- موجودی: موجود
- مدل: 200475 - 36/5
- وزن: 0.40kg
عبور از باغ قرمز
نویسنده: جواد مجابی
ناشر: علم
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 335
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1377 - دوره چاپ: 1
کیفیت : صفحات نو ؛ جلد کتاب ساییدگی و لک مختصری دارد
مروری بر کتاب
چکاوک روی نزدیکترین شاخه گردو نشسته بود. هویی زد. آقا دستی تکان داد. پرنده نپرید.
پرسیدم: چکاوک است؟
آقا گفت: چه می دانم.
چکاوک دوباره هویی زد، یقین کردم چکاوک است که می گفتند فال بد می زند.
گفتم اگر چکاوک نیست، پس چه مرغیست؟
«چه می دانم، حوصله داری پسر؟»
آقا روزنامه می خواند، چکاوک هو می زد، من گرسنه بودم، باغ داغ بود. صدای موتور آمد، جیپ بود، ایستاد.
نگاه کردیم، خدرسرخ بود.
«خانه را آتش زدند، همه چیز سوخت، حالا دنبال شما می گردند، شاید بیایند اینجا.»
داستان حاضر ماجرای مستندی است که برای یک طایفه از ایل بختیاری روی میدهد .در پی به قدرت رسیدن رضا شاه و سیاستهای او در باب عشایر، زندگی ایل نشینی مختل میشود .آخان بابا و پسرانش که بیشترشان نابینا هستند قهرمانان داستان را تشکیل میدهند .دراین داستان مبارزات مسلحانه مردان ایل، به خصوص شهبازخان، پسر بزرگ خان، با نیروهای دولتی به جایی نمیرسد و خانواده آخان بابا، ناگزیر مانند سایر قبایل و طوایف عشایر بختیاری، زندگی آزادانه کوچ نشینی را ترک میگویند و...