عالیه

عالیه

نویسنده: فهیمه رحیمی
ناشر: آوای چکامه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 447
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1385 - دوره چاپ: 1

مروری بر کتاب

زنگ خانه و لحن زنگدار مهربانو که گفت آمدم، عالیه را از اتاق بیرون و از بالای پله ها به تماشای تازه واردین کشاند.
در همهمه سلام واحوال پرسی و رد و بدل شدن بوسه بر گونه ،عالیه مهمانان را ارزیابی می کرد.سن پنجاه سال به بالا ،موها رنگ شده ،لباسها اتو کشیده و مدلهای سنگین و متناسب با سن انها ،کت و دامن تابستانی ،رنگ سپید، شکلاتی ،نارنجی و بنفش کمرنگ . عالیه در مقابل اینه ایستاد دستی به موهای بلند و مواج خود کشید و از این که اینه جوانی اش را به رخش می کشد. 

خوشحال لبخند زد و به انتظار ایستاد تا توسط عمه به پایین فراخوانده شود. کمی گوش فرا داد هیچ صدایی نشنید از خود پرسید: یعنی مریخی ها حمله کرده اند؟از بالای پله ها به سوی سالن خم شد . چند کیف دستی مهمانان روی مبل رها شده و از صاحبان آنها خبری نبود.

به اتاق بازگشت و پنجره رو به حیاط را گشود . نسیم روح بخشی با خود بوی گل و ریحان را همراه کرده بود . در صحن حیاط و زیر الاچیق هم کسی نبود. عالیه گفت عمه مهمانها را برای نشان دادن گلهایش به باغچه پشت خانه برده.
تصمیم گرفت ان قدر صبر کند تا عمه احضارش کند.