عاقبت قلم فرسایی و این به آن در

نویسنده: غلامحسین ساعدی
ناشر: آگاه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 106
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1355 - دوره چاپ: 1

کمیاب - کیفیت : درحد نو ؛ لبه جلد پشتی و سه صفحه کتاب رد زردی مختصری دارد 

مروری بر کتاب

دو نمایشنامه

نمایشنامه نخست: عاقبت قلم فرسایی یا تشنه انتقام ، در این نمایشنامه آدمها: نویسنده، پاورقی نویس است که با کمبود سوژه روبروست، شعبان که نوکر همان آقای نویسنده است، و گداعلی که دنبال سیر کردن شکم خویش است...

نویسنده: خب بعد، بعدش چطور شد؟
شعبان: هیچی آقا دیگه، تموم شد.
نویسنده: چرا تموم شد؟
شعبان: خب دیگه، دختره رو عقد کردن واسه پسر عموش، دست به دست هم دادن و کردنشون تو حجله،و بقیه رفتن دنبال کار و زندگیشون.
نویسنده: عاشق دختره چه کار کرد؟
شعبان: هیچ کار آقا.

نویسنده: چطور هیچ کار؟
شعبان: خب آقا. با زن عقدی مردم که نمیشه کاری کرد.
نویسنده: خودش چی؟ هیچ عکس العملی نشون نداد؟
شعبان: (ترسیده) یعنی چی آقا؟
نویسنده: چه می‌دونم، ناراحت بشه، دیوونه بشه، به فکر انتقام بیفته، خودشو بکشه، داماده رو بکشه، عروسو فراریش بده، یه کاری بکنه.
شعبان: نه، هیچ از این کارا نکرد....
نمایشنامه دوم عنوانش این به آن در یا ماجرای ناموس پرستان است ، در این نمایشنامه آدمها: آقایان ایمانی و فرمانی هستند...

غُلامحُسین ساعِدی معروف به گوهرمراد متولد شنبه ۱۳ دی ۱۳۱۴ در تبریز یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان معاصر ایرانی است. از داستان گاو او (در مجموعه عزاداران بیل)، فیلمی به همین نام ساخته شده‌است که موفقیتی جهانی یافت.

او که خود ترک آذری بود و به زبان مادری خویش نیز بسیار علاقمند بود، درباره زبان فارسی و جایگاهش در ایجاد همبستگی و نقشِ آن در وحدت ملی ایرانیان، طی مصاحبه‌ای با رادیو بی‌بی‌سی چنین گفت: «زبان فارسی، ستونِ فقرات یک ملت عظیم است. من می‌خواهم بارش بیاورم. هرچه که از بین برود، این زبان باید بماند.»...