- موجودی: موجود
- مدل: 196675 - 40/2
- وزن: 0.30kg
ظلمات
نویسنده: محمدعلی علومی
ناشر: افکار
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 180
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1390 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
و بعد، باز در میان حیرت و ترس، خبر یا شایعه یا هر چیز دیگری، پروبال گشود از دهانی به دهانی و در تمام شهر پر و پخش شد که - نه! نعش مانی نبوده، مال شاگرد شوفری بوده مال جیرفت دعوا داشته با راننده و راننده رفته خودش راِ معرفی کرده، نه! نعش مانی نبوده.
و بعدتر خبرها این بار چون رازی مگو در میان مردم شهر ترسخورده رواج یافت که - مانی در راه زندان کرمان گریخته و همی حالا در میان بلوچهای ایرانشهر است و...
ـ میگویند مانی گفته برمیگردد، با صد تا با هزار تا تفنگچی که هر کدامشان حریف صد نفر، حریف هزار نفر هستند و سکه را در هوا با تیر میزنند.
ـ میگویند مانی گفته میآیم و در تمام زندانها را باز میکنم و به جبران آن شکنجهها و مکافاتهایی که دیدم کاری میکنم که آب خوش از گلویتان پائین نرود.
ـ میگویند شهردار، رئیس شهربانی و حتی خود استاندار کرمان از ترس مانی دل ندارند تنهایی به جایی بروند. میگویند خواب ندارند از ترسشان.
ـ میگویند مانی ... مانی ... مانی ...
ـ همی حالا میآیم، چایی بریز بر خودت، بر من هم بریز.
به خود میآیی به اتاقکی که دارد در میان تیرگی شبانه قرق میشود. اشیاء حالا حدومرز مشخص خود را گم کردهاند. آعظیم چون شبحی است تیرهتر از تیرگی اتاقک. آن نور ناچیز شعله چراغ، پیشانی و چهره و دستهای باریک آعظیم را رنگی میزند زرد و چرک. از بخاری میانجی اتاقک بالاخانه هم همان نور پریدهرنگ زرد چرک برمیخیزد و بر سقف میلرزد....
ظلمات داستانی را در فضایی اسطورهای و درباره زلزله بم شرح میدهد که به گفته نویسنده ادامهای بر داستان آذرستان وی به شمار میرود. روایت روان و گیرای علومی باعث شده رمان «ظلمات» را بتوان در دسته رمانهای خوشخوان و روان دستهبندی کرد که همراه با تعلیقی که در سراسر متن بهصورت یک تمهید گنجانده شده، از نقطه شروع تا پایان مخاطب را با خود همراه میکند.
داستان این رمان در حال و هوای کویر و استان کرمان و شهر بم اتفاق میافتد و شیوه نگارش داستان بهگونهای است که گاه آنقدر به اسطوره نزدیک میشود که خواننده فراموش میکند داستانی معاصر را دنبال میکند. داستان در اصل به روایت زندگی آدمهایی میپردازد که مانند محیطی که در آن زندگی میکنند، خشن و پیچیده هستند.