دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

طوفان

طوفان

نویسنده: الکساندر پوشکین
مترجم: م. آذری
ناشر: کانون مطبوعاتی هنر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 180
اندازه کتاب: رقعی گالینگور - سال انتشار: 1338 - دوره چاپ: 1

کمیاب - کیفیت : درحد نو ؛ (بدون روکش) مهر دارد

 

مروری بر کتاب

مرد جواني كه خدمت موقت خود را در يك هنگ مخصوص سوار در روسيه گذرانده به دستور پدرش براي خدمت عازم يكي از نقاط كوهستاني مي شود تا در يگان ويژه آن ناحيه و زير نظر فرمانده سالخورده آن (كه از دوستان قديمي پدرش است) خودمت كند. در راه به واسطه برف سنگيني كه باريده بود ناچار شد كه از كمك يك بلد ناشناس استفاده كند و در مقابل اين كمك پالتوي پوست خرگوش خود را به بلد ببخشد.

بعد از رسيدن به سپاه به فرمان ژنرال پير به عنوان افسر گارد در قلعه اي به خدمت مشغول مي شود و در همين حال دل به دختر فرمانده قلعه، سروان ميرنوف مي بندد. در يكي از روزها به فرمانده قلعه خبر مي رسد كه راهزني معروف از زندان فرار كرده و پس از جمع كردن عده زيادي از راهزن ها و تبهكاران در حال غارت و فتح مناطق مختلف است. افسر جوان در اولين ملاقات خود با راهزن معروف، بلد ناشناس خود را در آن شب طوفاني شناسايي مي كند و درحالي كه بسياري از افسران به فرمان راهزن به دار آويخته شده اند، همان پالتوي پوست خرگوش جان او را از مرگ نجات مي دهد ولي سير حوادث روزگار به اين سادگي قصد مدارا با او و نامزد جوانش را ندارد و...

پوشکین نویسنده‌ی اولین داستان منثور روس است. او برای نخستین بار نثر ادبی را به صورت رمان‌نویسی در روسیه بنیان نهاد. نام او در طی قرون متمادی همچنان زنده مانده است. اما آوازه او درتاریخ ادبیات رمان‌نویسی با تمام جذابیت، شیرینی و جنبه‌های طنزی که او در آن‌ها جای داده، با مقامی که در نظم دارد قابل قیاس نیست. فرق عمده بین نظم و نثر او در این است که او بیش از هر چیز شاعر بود. و اشعارش را به زبان مادری می‌سرود و معیار قضاوت در مورد اشعارش با خود او بود.

اما نثر برایش زبانی بیگانه محسوب می‌شد زیرا که در آن روزگار اشراف‌زادگان جز به زبان فرانسه صحبت نمی‌کردند و او موفق شده بود تا با کوشش و جهد بر رموز این زبان بیگانه راه پیدا کرده و بر آن مسلط شود. تنها گوشی حساس می‌خواست تا به لهجه پارانانسی او پی ببرد. با همه این‌ها در نثر او قید و بندهایی که از قوانین خاصی پیروی می‌کنند دیده می‌شوند که در شعر او وجود ندارند. پوشکین بیشتر اوقات به سرودن شعر می‌پرداخت. تنها در سال ۱۸۳۰ بود که تمام وقتش به داستان‌نویسی گذشت. او از همان ابتدا می‌دانست که چه سبکی را باید دنبال کند. در سال ۱۸۲۳ در دفتر یادداشتش نوشت: «سبک ولتر می‌تواند بهترین نمونه خردمندانه باشد… دقت و کوتاه‌نویسی اولین گام برای نوشتن یک نثر خوب به شمار می‌آید. لازمه یک نثر خوب، تفکر و باز هم تفکر است‌. جملات پر زرق و برق عاری از اندیشه به هیچ کاری نمی‌آیند. اما شعر چیز دیگری است…»

نثر پوشکین، حاصل تأثیرپذیری از ادبیات فرانسوی است. او را می‌توان از اولین پیشوایان مکتب ولتر دانست. نثر او آمیخته با ایجاز، روانی و سهولت، دور از هر گزافه‌گویی و آرایه‌های چشمگیر است که پیوسته به‌سوی عریانی کلام حرکت می‌کند. پوشکین سخت شیفته ولتر بود. اما گرچه نثرش از نظر سادگی و ظرافت قابل قیاس با نثر ولتر است ولی بی‌پروایی آشکار، آزادی بیان، تندزبانی و بی‌تکلفی نویسنده فرانسوی را ندارد. به‌طور کلی باید گفت که فضای حاکم در ادبیات قرن هیجدهم کاملاً در آثار پوشکین، حتی زمانی که مانند دیگر نویسندگان هم‌عصرش تحت نفوذ والتراسکات و هوفمان قرار می‌گیرد، به‌خصوص در داستان‌هایش مشهود است.

اولین تجربه داستان‌نویسی او مربوط به رمان تاریخی آبراهام پسر خوانده سیاه پیوتر کبیر می‌شود که در سال ۱۸۲۸ شروع به نوشتن آن کرد. این داستان سرگذشت جد او هانیبال است که نیمه‌تمام مانده و در زمان زندگی او تنها دو بخش آن به چاپ رسید. پوشکین در دوران تبعیدش در بولدینو، موفق به نوشتن پنج داستان کوتاه شد که یک سال بعد بدون درج نام نویسنده، تحت عنوان داستان‌های بلکین به چاپ رسید. اگر چنین فرض کنیم که این داستان‌ها بهترین آثار او نبودند، ولی در هر حال ویژگی‌های خاص او را در بر داشتند. باید گفت که او دیگر هیچ‌گاه در هیچ یک از آثارش این چنین قوانین، ساده‌نویسی، دوری جستن از زیاده‌گویی و حاشیه‌نویسی را رعایت نکرده است. داستان توسط ملاکی متواضع و شهرستانی، به صورت سوم شخص، یعنی توسط راوی شرح داده می‌شود.

این داستان‌ها به شکلی ساده همراه با طنزی که در زندگی روزمره جا دارد بیان شده است. ولی هنر ساده‌نویسی به معنای درست کلمه را، در بی بی پیک پوشکین می‌توان دید. معاصرین پوشکین با نثر او با دیدی بی‌تفاوت روبرو شدند. تنها پس از گذشت سالیان بسیار مجبور به اعتراف شدند که نثر او شاهکار است. شخصیت تخیلی بلکین که به صورتی کمرنگ در مقدمه کتاب گنجانده شده، تنها پس از درگذشت او در داستان دهکده گاریوخینو کشف می‌شود. پرسناژهای این داستان‌ها از نظر سادگی، ساده‌لوحی و جاه‌طلبی توأم با شکسته نفسی ایوان پتروویچ بلکین، از آثار جالب پوشکین به شمار می‌آیند.

پوشکین از سال ۱۸۳۱ به بعد بیشتر به نثر پرداخت تا به نظم. در این سال سه اثر او از جمله (دختر کاپیتان، و بی‌بی پیک) تکمیل و منتشر شد. هم‌چنین بخش‌های متعددی از داستان‌های ناتمامش در این سال نوشته شدند، که تمام آن‌ها نگهداری شده و پس از مرگش در مجموعه آثار او به چاپ رسیدند. در میان این نوشته‌های ناتمام چند طرح وجود دارد که ممکن است، پیش‌نویس مقدماتی کلئوپاترا باشد. در یکی از این طرح‌ها نوشته بسیار جالبی از خصوصیات اخلاقی چارسکی یافت شده است. او شاعری است که از روی تکبر اشراف‌منشانه و یا از روی ملاحظات اجتماعی نمی‌خواهد او را شاعر بدانند.

دوبرُفسکی که تقریباً داستانی تمام شده است، سرگذشت راهزنی است که دزدی‌هایش بر پایه دادخواهی و عدالت انجام می‌گیرد. اگر این داستان تمام می‌شد، یکی از بهترین رمان‌های حادثه‌ای روسیه به شمار می‌آمد. این راهزن جوانمرد به‌گونه‌ای هوشیارانه و به صورتی ملودرام یادآور رابین‌هود قهرمان ایده‌آل ملت‌هاست. در این سرگذشت نیز مانند دهکده گاریوخینو، هجو زیادی گنجانده شده است. شخصیت دو فرد عالیجاه درباری، ترویه کوروف و وریسکی، این خودکامگان بی‌شرم و خودپرست، زینت‌بخش ادبیات روس است.

تنها رمانی که در سال ۱۸۳۶ به‌طور کامل نوشته و در حیات خود پوشکین به چاپ رسید، دخترکاپیتان بود. داستان در ارتباط با شورش پوگاچوف (قیام مردم فقیر در ناحیه شرق روسیه در سال ۱۷۷۳) است. این داستان شبیه به سبک والتر اسکات در به تصویر کشیدن و احیا کردن وقایع تاریخی قدیم است. ولی شباهتی به رمان‌های ویورلی او ندارد و از نظر حجم، از یک پنجم رمان‌های والتر اسکات کمتر است. رمان دختر کاپیتان مملو از طنزهای قابل ستایش است، مثل جایی که افسر پیر پادگان، با زیر سوال بردن، دوئل و رد آن می‌پرسد که دوئل به چه درد می‌خورد. قهرمانان داستان مانند چهره‌های آرام کاپیتان میروف و همسرش، چه در هنگام صلح و چه در هنگامی که نیروهای شورشی به‌ طور ناگهانی وارد دژ می‌شوند و آن دو با از خودگذشتگی و تواضع تن به اعدام می‌دهند، یا ساولیچ خدمتکار صادق و در عین حال مستبد از چهره‌های بارز این رمان محسوب می‌شوند.

اگر یوگنی آنگین را در نظر نگیریم، دختر کاپیتان تنها اثر پوشکین است که اثر شگرفی بر عصرهای آتی ادبیات بر جای گذاشته است. در آن جوهری وجود دارد که رئالیسم روسی را نشان می‌دهد. گرچه این داستان به سبکی کاملاً معمولی، همان‌طوری که یک داستان تاریخی را شرح می‌دهند نوشته شده، ولی با سادگی، طنز و عاری بودن از هرگونه پرگویی و طمطراق توانست با تاراس بولبای گوگول که دو سال بعد از آن سوی ساحل‌ها سر برآورد رقابت کرده و آن را مغلوب خود سازد. با آن‌که دختر کاپیتان داستانی تأثیرگذار بود ولی نمی‌توان آن را بهترین داستان پوشکین دانست. این افتخار نصیب بی‌بی پیک که در سال ۱۸۳۴ منتشر شد، گردیده است.

شرح این داستان به‌طور خلاصه غیرممکن است. داستان‌های بلکین نیز از نظر شفافیت و کامل بودن داستان اثری کامل و جالب توجه‌اند. جنبه تخیلی آن‌ها بالاتر از تمام آثار پوشکین است و از لحاظ شور و هیجان رمانتیکی، بسیار به سروده «ضیافت به روزگار طاعون» و به منظومه « مبادا، خدا مرا مجنون کند» شبیه‌اند. جنبه تخیلی در بی‌بی پیک کاملاً عاری از عیب و نقص و در قالب کلاسیک خود جای دارد. این داستان با عریانی نجیبانه و فشردگی‌اش چنان است که حتی پروسیر مریمه نویسنده کوتاه‌ترین داستان‌های فرانسوی نیز جرأت این‌که این داستان را دقیقاً همان‌طور که هست ترجمه کند نداشته و در ترجمه‌اش همه گونه شرح و بسط و توصیف را اضافه کرده است. با این اندیشه که شاید با اضافه کردن حجم آن را زیاد کند.

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات