- موجودی: موجود
- مدل: 192324 - 111/7
- وزن: 0.40kg
ضرورت هنر در روند تکامل اجتماعی
نویسنده: ارنست فیشر
مترجم: فیروز شیروانلو
ناشر: توس
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 384
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1349 - دوره چاپ: 3
کمیاب - کیفیت : درحد نو ؛ لبه صفحات رد زردی مختصری دارد
مروری بر کتاب
هنر،خود واقعیتی اجتماعی است.جامعه به هنرمند،این جادوگر والامرتبه،نیازمند است و حق دارد از وی بخواهد که از نقش ویژهی اجتماعی خود،آگاه باشد...معمولا هنرمند برای خود،رسالت اجتماعی دوگانه یی قایل میشود:
رسالت اجتماعی مستقیم،که از جانب شهر،اتحادیه ی شهر و یا گروهی اجتماعی به وی محول میشود و رسالت اجتماعی غیرمستقیم،که از احساس پراهمیت شخصی وی مایه میگیرد،یعنی از آگاهی اجتماعی او...هنر جامعه گرا، هر قدر چشمانداز آینده ی خود را از به کمال مطلوب رساندن حال بیشتر متمایز سازد، قدرت و ایقان بیشتری کسب می کند...
جهان صنعتی و بورژوایی ٬ به جهانی نا آشنا و بیگانه نسبت به روابط و مناسبات مادی نفوذ ناپذیر ٬ تبدیل شده است.انسانی که در این جهان زندگی می کند ٬ از آن و همچنین از خودش بیگانه است .هنر و ادبیات نو غالبا به اتهام نابود کردن واقعیت ٬ مورد شماتت و سرزنش قرار می گیرند.چنین گرایش هائی وجود دارد ؛ لیکن در واقع ٬ نویسندگان و نگاره پردازان نیستند که واقعیت را منسوخ کرده اند _ واقعیتی که به پریروز تعلق داشته ٬ واقعیتی که مدت هاست چیزی جز شبح از آن باقی نمانده و در چهارچوب متحجری از عبارات ٬ پیشداوری ها و دوروئی ها حفظ می شود .
محصول غائی دستگاه های وسیع پژوهشگری ٬ تحقیق ٬ تحلیل ٬ آمارگیری ٬ گردهمائی ٬ گزارش و عناوین ٬ عبارت است از ستون فکاهی مطبوعات ٬ یعنی تجسم جهان موهوم همه کس و هیچ کس ! وهم ٬ بر مسند تناقض نشسته است.حاصل انبوهی از «نقطه نظرها» همشکلی زننده ی افکار است.پاسخ را قبل از طرح سؤال می گویند.معدودی کلیشه ٬ که برخی از آنها زمانی انعکاس واقعیت بودند ٬ مکررا بکار می روند.ان ها ٬ امروز ٬ به همان اندازه به واقعیت شباهت دارند که سلطان نفت به تمثالی مقدس شبیه است.
کارل کراوس طنزنویس اتریشی می نویسد : من معتقدم که رخ داده ها دیگر رخ نمی دهند بلکه کلیشه ها هستند که خودبخود به کار می افتند .اشیاء از حد مردم ٬ وسیله ها از حد هدف ها و ابزارها از حد تولیدکنندگان شان ٬ گذشته