- موجودی: موجود
- مدل: 172843 - 90/4
- وزن: 0.20kg
صحنه هایی از زندگی پدرم
نویسنده: مهدی میرباقری
ناشر: مروارید
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 86
اندازه کتاب: جیبی لب برگشته - سال انتشار: 1399 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
برداشتی آزاد از نمایشنامه "مرگ دستفروش" نوشته "آرتور میلر"
این نمایشنامه ۹ شخصیت با نام های جمال، جهان، حمید، ابراهیم، سعید، سرمایه گذار، سمانه، محبوبه و کیمیا دارد و زمانی که اتفاقات در آن رخ می دهد، تابستان سال ۹۱ است. اماکن مورد نظر نیز در شهر تهران قرار دارند....
جمال : خواب دیدم بالای یه ساختمون خیلی بلندم، زیر پام تا هزار متر خالی بود، داشتم میافتادم پایین، دست به هرچی میزدم نمیشد، به هر طنابی چنگ میزدم به دستم نمیاومد و وقتی هم میاومد پوسیده بود و پاره میشد... کاش برگرده همهچی به عقب ، بخوابم و بیدارشم و ببینم اینا همش خوابه... کاش برگردم به سی سال پیش، اون وقت میدونستم چی کار کنم...
.سمانه: تو یادت میره اما من هیچوقت روز عروسی مونو یادم نمیره، برات پیرهن خریدم.
جمال: چرا تو انقدر کم عقلی آخه زن؟ چرا پولا رو ریختی دور؟ به نظرت من ارزشی دارم که پول بالام خرج کنید؟
سمانه: چرا اینطوری حرف میزنی جمال جان؟
جمال: چینی بندزده چه ارزش داره؟ پالون ترمه خرو عوض نمیکنه. من شدم مثل همین ماشین قراضهم که جاش تو...
میدونستم چطوری خوشبختتون کنم..