- موجودی: موجود
- مدل: 191061 - 4/4
- وزن: 0.20kg
شوهر معمولی من
نویسنده: سمیرا سامانی
ناشر: کلاغ
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 70
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1391 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
نگاهی دیگر به کامیابی در زندگی
این کتاب با یک عنوان فرعی زیر جمله «دو جستار فلسفی در باب روش شناسی ساختارشکن کامیابی در زندگی» منتشر شده است و شامل دو بخش است؛ بخش اول با عنوان «شوهر معمولی من» دربرگیرنده چند قطعه داستانی گزارش گونه است که از زبان یک راوی زن گفته میشوند.شاهزاده رویاهای من، جشن عروسی ما، کار در منزل، سیلور استاین را نمیشناسد، سینما یعنی قیصر از جمله این نثرها
است.
بخش دوم این کتاب هم زیر عنوان «من و بابای کارمندم» نگاه یک دختر را به پدر کارمندش بازگو میکند؛ دردسرهای یک بچه کارمند، فرآیند کارمند شدنم، ما قشر زحمتکش مالیات بده، ضامن فقط کارمند رسمی، گفتگوهای آسانسوری، خرج تو با خودت خرج منم با تو، مشتری پر و پا قرص صدا و سیما و بازنشستگی پیش از موعد، از جمله قطعاتی است که در این بخش آمده است...
من اصلاً دلم نمیخواست یک شوهر معمولی داشته باشم. واقعیتش دلم میخواست یک شوهر خفنی میداشتم، خیلی خفن. یک شوهری که به هر دوست و آشنایی میگفتم دهانش عین دهان تمساح موقعِ خوردن گراز باز میشد. مثلاً وقتی گوشی تلفن دستم است بعد از گفتن کُلی اراجیف به پشتِ خطی در عین بیتفاوتی بگویم: «راستی فلانی خبر داری من هم شوهر کردم؟» و آن پشتِ خط تلفنی بگوید: «اِ جدی؟ با کی؟» و وقتی من نامش را میگویم از پشت تلفن از روی صدای وارفتهاش، قیافهی پیچخوردهاش را حدس بزنم و تا ته جیگرم خنک شود.
اُ. راستی من به شما نگفتم تعریف من از یک شوهر خفن چهجور شوهریست. یک شوهر خفن یعنی شوهری که حداقلش یک روشنفکر آسوپاس باشد یا بهتر از آن یک شاعر یا یک نقاش یا یک فیلسوف کچل. شاید هم یک جامعهشناس که عاشق آن موسفیدِ آلمانی است. هابرماس را میگویم. یورگن هابرماس. بله داشتن چنین شوهر خفنی رؤیای شبانهی من بود.