- موجودی: موجود
- مدل: 190923 - 4/1
- وزن: 0.50kg
شوخی
نویسنده: میلان کوندرا
مترجم: فروغ پوریاوری
ناشر: روشنگران و مطالعات زنان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 411
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1398 - دوره چاپ: 17
مروری بر کتاب
شوخى اولین رمان کوندرا است. زمانى که این کتاب را در حکومت نووتنى (Nvotny) منتشر کرد، وضعیت سانسور در چکسلواکى کمى بهبود یافته بود اما از آنجا که معمولاً کوتاه ترین لطیفه ها بهترین آنها هستند، چند سال بعد که کتاب به زبان فرانسوى منتشر شد، تانک هاى روسى وارد پراگ شدند و کتاب شوخى در سرزمین مادرى خود ممنوع اعلام شد.نتیجتاً در سراسر جهان به عنوان یک سند مبارزه و یک شب نامه سیاسى تلقى شد که البته هر دوى اینها بود، اما فقط اینها نبود.
تمام آثار کوندرا در نطفه این کتاب قرار دارد: هنر مخلوط کردن ماهرانه رمان و فلسفه، تخیل و سرمایه فکرى و جدیت و سبکى. کوندرا با داستان هاى اروتیک خود وارد عرصه سیاست مى شود، گرچه باید اعتراف کرد که آن شرایط کهنه شده و پرده آهنین فرو افتاده است، طورى که امروز شوخى اصلى این کتاب در مورد فضاى سوءظن همیشگى در کشور هاى کمونیستى صدق مى کند.
این اثر، ماجراهای اتفاق افتاده برای لودویک از دوران بلوغ تا 37سالگی را پی می گیرد اما به صورت خطی این اتفاقات را روایت نمی کند و در عوض، بر چگونگی تأثیر کارهای یان بر دیگران و اطرافیان نزدیک به او تمرکز دارد. این رمان درخشان که درباره ی عشقی نافرجام و انتقامی به ثمر نرسیده است، در بسیاری از موارد به خاطر اشارات و مفاهیم سیاسی اش مورد توجه قرار گرفته است. اما اکنون، پس از گذشت چندین دهه از انتشار اولیه ی کتاب و سال ها پس از فروپاشی حکومت دست نشانده ی چک اسلواکی، می توان این اشارات سیاسی را آزادانه تجزیه و تحلیل کرد و آن ها را جزء ارزش های کتاب به حساب آورد.
رمان شوخی، اثری بزرگ، تفکربرانگیز و تکان دهنده است که به مسئله ی جاودانه ی هستی انسان، نگاهی نو می اندازد.به سختى مى توان باور کرد که لودویک، قهرمان رمان، به خاطر یک کارت پستال ساده که روى آن نوشته است: «خوش بینى تریاک بشریت است. یک روح سالم بوى گند حماقت مى دهد.» به شش سال کار اجبارى در معدن محکوم شود.
... اما اگر انسان در زندگی خصوصی خود محكوم به ابتذال باشد، آیا میتواند از صحنه تاریخ فرار كند؟ نه. من همیشه عقیده داشتهام كه تناقضهای تاریخ و زندگی خصوصی صفاتی یكسان دارند: كار هلنا در دام شوخی فریبآمیزی كه لودویك برایش گسترده تمام میشود؛ كار لودویك و تمام آن دیگران در دام شوخییی كه تاریخ با آنها كرده است تمام میشود: دام آوازه آرمانشهر؛ آنها به زور راهی به دروازههای این بهشت برای خود گشودهاند، اما هنگامی كه در با صدا پشت سرشان بسته میشود، خود را در جهنم مییابند. در چنین وقتهایی حس میكنم تاریخ حسابی دارد میخندد...