- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 165202 - 67/5
- وزن: 0.30kg
شهر فرنگ اروپا
نویسنده: پاتریک اوئورژدنیک
مترجم: خشایار دیهیمی
ناشر: ماهی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 120
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1394 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
چکیده ای از پیدا و پنهان تاریخ قرن بیستم
تاریخنگاران، قرن بیستم اروپا را مصادف با سال 1914 میدانند، سالی که شعلهی جنگهای جهانی در آن برانگیخته شد. پاتریک اوئورژدنیک نویسندهی کتاب شهر فرنگ اروپا در این اثر تاریخ قرن بیستم اروپا را به چالش میکشد. نه تنها دو جنگ جهانی، بلکه ادیان مختلف، فرقههای مذهبی، تعاریفی نوینی چون کمونیست، فاشیست، همگی تصویری از یک اروپای مخوف و وحشتناک را ارائه میدهد که با آنچه تاکنون دیدهاید و شنیدهاید متفاوت است. اگرچه مخاطب با مطالعهی این اثر با چهرهی تاریک و وحشی اروپا روبهرو میشود اما روایت شیوای نویسنده و لحن طنز او از تلخیهای این اثر میکاهد. کتاب شهر فرنگ اروپا کتابی تاریخی است که با زبانی سرگرم کننده سعی در بیان حقیتهای نهفته اروپای قرن بیستم دارد.
در پایان قرن نوزدهم مردم در شهر ها بی صبرانه منتظر و چشم به راه قرن تازه بودند، چون احساس می کردند قرن نوزدهم مسیر هایی را که باید بشر در آینده طی کند مشخص کرده است. چهارده سال بعد نخستین جنگ جهانی شروع شد، و به فاصله بیست و یک سال پس از پایان آن دومین جنگ جهانی آغاز شد…
نویسنده با بیان صدای غیررسمی و مسحورکننده ی خود، قرن بیستم را در میان تمام تضادها و توهمات بزرگش نمایان می کند و نشان می دهد که هیچ چیز اساسی بین سالهای 1900 و 1999 تغییر نکرده است - بشریت هنوز به آینده امیدوار است و هنوز درگیر همان درگیری های قدیمی است. او نشان می دهد که هیچ چیز را نمی توان تنها به یک دیدگاه درست کاهش داد. اوئورژدنیک حقایق سخت و مشاهدات احمقانه را با هم مخلوط می کند ، و با اینکار وحشت و پوچ بودن قرن بیستم و پوچی بیشتر در تلاش برای روایت این تاریخ را برجسته می کند.
شهر فرنگ اروپا داوری نمی کند : حوادث غالبا حیرت انگیز هستند (نسل کشی ، جنگ ، ایدئولوژی ، محو) ، اما راوی نمی خواهد بگوید که چیزی خوب یا بد است . شهر فرنگ اروپا یک کتاب حسابداری است که حقایق و اطلاعات را جمع آوری می کند. ایده های ضد و نقیض - به ویژه ایده های بهتر کردن بشریت با کشتن افراد زیاد - ثابت است ، اما راوی حتی به خود زحمت بیان کردن این متناقض ها برای خواننده را نمی دهد ، بلکه در عوض صرفا لیست ، توصیف و ترکیب را انتخاب می کند. هر گونه استنتاج توسط خواننده صورت می گیرد (هرچند که برخی از ارائه ها کاملا آشکار است).
این کتاب به بخش هایی تقسیم شده است که طول آنها یک الی دو صفحه است. که هر یک از آنها از لحاظ جنبه های قرن بیستم یا برخی از وقایع خاص تقسیم می شود. جنگ های جهانی ، مذاهب و ایدئولوژی های مختلف و پیشرفت های فناوری از جمله موضوعاتی هستند که اغلب به آنها باز گشته می شود ، اما جنبه های مختلف.
در قرن بیستم عدهی زیادی از دین سنتی فاصله گرفتند. چون وقتی فهمیدند که از نسل میمونها هستند و میتوانند با قطار سفر کنند و با تلفن حرف بزنند و با زیردریایی به زیر دریا بروند. کمکم از دین رویگردان شدند و کمتر و کمتر به کلیسا رفتند و به این نتیجه رسیدند که خدایی در کار نیست و دین آدمها را در جهل و تاریکی نگه میدارد و طرفدار پوزیتیویسم شدند.
پوزیتیویسم یک آموزهی فلسفی بود که میگفت داوری انسانی و فهم پدیدهها نتیجهی علوم طبیعی و علوم اجتماعی است و یگانه حقیقت آن حقیقتی است که قابل اثبات از طریق علم باشد و متافیزیک چرت و چرند است. پوزیتیویستها به هیچ نوع خدایی باور نداشتند. هرچند در آغاز برخیشان میگفتند ممکن است یک موجود والاتر وجود داشته باشد و این از نظر علمی معقول و محتمل است.
هرچند قابل اثبات نیست. اما دانشمندان میگفتند که حیات صرفا حاصل بخت و تصادف است و نظمی است برآمده از دل آشوب، و هیچ اعتقادی به خلقت جهان آنگونه که سنت مسیحی میگفت شش هزار سال پیش اتفاق افتاده. نداشتند. و اختر فیزیکدانان میگفتند همهی مسائل جهان در کوارکها و اتمها و گازها خلاصه میشود و عمر جهان به دوازده تا پانزده میلیارد سال میرسد و دائما هم در حال انبساط است. اما نمیدانستند این انبساط همچنان ادامه خواهد یافت يا از یک زمان به بعد جهان رو به انقباض خواهد نهاد. یا اینکه اصلا منفجر خواهد شد.
مومنان میگفتند شاید انسان از نسل میمون باشد و حاصل کوارکها و اتمها و گازها اما به هرحال این هیچ چیزی را عوض نمیکند. چون بالاخره باید کسی میمونها و کوارکها را خلق کرده باشد. و اين اصلا مهم نیست که جهان شش هزار سال پیش خلق شده یا پانزده میلیارد سال پیش، چون مهم این است که پیش از آن چه خبر بوده و علم دراینباره حرفی برای گفتن ندارد.
اخترفیزیکدانان میگفتند پیش از آن هیچ نبوده و مؤمنان میگفتند این دقیقا همان چیزی است که در کتاب مقدس آمده است. هرچه زمان بیشتری میگذشت پوزیتیویسم بیشتر و بیشتر جاذبهاش را از دست میداد چون مردم نمیدانستند با پیشرفتها و زیردریاییها و بمب اتمی چه کنند و کمکم به این فکر افتادند که آیا بهتر نیست بالاخره به یک امر استعلایی دست یابند. و برخی از دانشمندان هم گفتند که تحقیق علمی هیچ بختی برای اثبات عدم وجود خدا ندارد و حتی اگر علم نتواند گواه غیرقابل انکاری برای وجود خدا يا موجودی والاتر را هم بیاورد، باز میتواند راه را برای پاسخی با مبنای علمی برای سوال اصلی بشر هموار کند.