- موجودی: موجود
- مدل: 186236 - 76/2
- وزن: 0.50kg
شهر شعر بهار
نویسنده: محمدعلی سپانلو
ناشر: علم
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 448
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1378 - دوره چاپ: 2
مروری بر کتاب
زندگی و بهترین اشعار ملک الشعراء بهار
جملهٔ اهل ادب، محمدتقی بهار را سیاستمداری آزادیخواه، شاعری نوپرداز و استاد مسلم نظم و نثر ادب پارسی میدانند که در دورهٔ معاصره ایران بس اثرگذار است. بهگفته شفیعی کدکنی بهار یکی از شعلههای پرفروغ قصیدهسرایی در تمام تاریخ ادبی ماست.
او با ریختن مضامین نو و تازه در قالبهای سنتی شعر، توانست تحولی اساسی در عرصه ادب ایرانی بهوجود آورد؛ زینروست که او را «احیاگر قالب قصیده» میدانند. دیوان شعر بهار آینهٔ تمامقد زندگی و مبارزات سیاسی و اندیشههای تحولآفرین اوست و تبلوری از آشوبهای رفته بر ایران در مقطعی از تاریخ این کشور است.
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
فصل گل می گذرد هم نفسان بهر خدا
بنشینید به باغی و مرا یاد کنید
عندلیبان گل سوری به چمن کرد ورود
بهر شاد باش قدومش همه فریاد کنید
یاد از این مرغ گرفتارکنید ای مرغان
چو تماشای گل و لاله و شمشاد کنید
هر که دارد ز شما مرغ اسیری به قفس
برده در باغ و یاد منش آزاد کنید
آشیان من بیچاره اگر سوخت چه باک
فکر ویران شدن خانه صیاد کنید
با شه ایران ز آزادی سخن گفتن خطاست
کار ایران با خداست...
شاه مست و شیخ مست و شحنه مست و میر مست
مملکت رفته ز دست
هر دم از دستان مستان فتنه و غوغا به پاست
کار ایران با خداست
کار پاس کشتی و کشتینشین با ناخداست
کار ایران با خداست...
پادشه خود را مسلمان خواند و سازد تباه
خون جمعی بیگناه
ای مسلمانان! در اسلام این ستمها کی رواست؟
کار ایران با خداست...