- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 184921 - 57/1
- وزن: 0.40kg
شما که غریبه نیستید
نویسنده: هوشنگ مرادی کرمانی
ناشر: معین
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 319
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1384 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
تابستان عمو اسدالله که نظامی بود، دست زنش را گرفت و از کرمان آمد پیش ما. عروسی شان را ندیده بودیم. عروس هم ما را ندیده بود. عروس چهارده، پانزده ساله بود و خود عمو هم بیست و دو، سه ساله. خدا می داند چه قدر خوشحال شدیم. ننه بابا از یک ماه قبلش هی تدارک دیده بود که جلوی عروس سرفراز باشد. وقتی آمدند برای من هم پیراهن زرد با گل های صورتی آوردند و بلبلی که تویش آب می ریختم.
توی بلبل آب می ریزم، لب هایم را می چسبانم به دم بلبل. دم بلبل سوراخ است. فوت می کنم. نفسم از سوراخ دم می رود و می خورد به آبی که شکمش را پر کرده. به جای قل قل، چهچه می زند. نمی دانم که جنس بلبل از چیست، خوب نگاهش می کنم. از شیشه نیست. قرمز است و وقتی توش فوت می کنم، آب را می بینم که از هوای نفسم می جوشد.
...وقتی از میان باغ و از کنار رودخانه این ور و آن ور می برمش، پاشنه های بلند کفش هاش در گل و شل فرو می رود. دامن پیراهنش به خارها و علف ها و پونه ها گیر می کند. حرص می خورد که رخت ها و کفش های عروسی اش خراب می شود. زن ها و دخترها از لب چینه ها و از پشت درخت ها و توی باغ نگاهش می کنند. هر جا می رویم بالا بالا می نشاننش. عمو لباس های خوشگل نظامی دارد. لباس شخصی نمی پوشد. برایمان از شهر نان هم آورده اند. نان ها بلند و سوراخ سوراخ که تا آن وقت ندیده ام. اسم نان ها را گذاشته ام «نان کت کتو» یعنی «نون سوراخ سوراخ».
...نمی دانم ، یادم نیست چند سال دارم . صبح عید است . بچه های مدرسه آمده اند به عید دیدنی پیش عمو . عموقاسم ، معلم است . جوان خوش لباس و خوش قد و بالایی است . کت و شلوار می پوشد . توی روستا چند نفری هستند که کت و شلوار می پوشند . « کت و شلوار فرنگی » . کت و شلواری که رنگ کت با شلواریکی است و شلوار را با کمربند می بندند ؛ لیفه ای نیست . عمو، معلم مدرسه روستاست.
من هنوز به مدرسه نمی روم .
احتمالا همه ی كتابخون ها با هوشنگ مرادی كرمانی و نثر زیبا و دلچسبش آشنا هستند. "شما كه غریبه نیستید" نویسنده خاطرات دوران كودكی پر فراز و نشیب اما جالب و خواندنی خود رو بازگو كرده. این خاطره ها گاهی شیطنت هایی كه از خنده رودبرت می كنه گاهی هم مظلومیت های بچه ی تنهایی كه اشك رو تو چشم ها جمع می كنه.
جوایزی که این کتاب برنده شده است
کتاب برگزیده شورای کتاب کودک و مهرگان ادب