- موجودی: موجود
- مدل: 195267 - 61/2
- وزن: 1.00kg
شعبان جعفری
نویسنده: هما سرشار
ناشر: البرز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 620
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1386 _ 1384 - دوره چاپ: 5 _ 4
مروری بر کتاب
مصور
حضور جعفری در سالهای پرآشوب 1329 تا 1332 در وسط "معرکه" عامل مهمی است تا مورخ را به مصاحبه با وی ترغیب کند: «هنوز اهل قلمی از زبان و دید کسی که آن لحظات پرتنش را در خیابان زیسته، داخل معرکه و میان گود بوده چیزی ننوشته است .
شعبان جعفری در میان مخالفانش مشهور به شعبون بیمخ و گاهی با لقب شعبان تاجبخش یکی از نامهای جنجالی تاریخ معاصر ایران و از بازیگران مهم کودتای ۲۸ مرداد بود. وی باستانیکار و زورخانهدار ایرانی بود که بیشتر به خاطر حضورش در حرکات سیاسی به خصوص در کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ شهرت داشت. وی که علاقه اش به محمدرضا شاه پهلوی و شاه دوستیاش بر کسی پوشیده نیست، بعد از انقلاب ایران، نامش در لیست افرادی بود که تحت تعقیب کمیته ضربت انقلاب اسلامی قرار داشتند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دولتمردان وقت، بارها وی را به دست داشتن در ناآرامیهای شهرهای مختلف ایران متهم میکردند. در همین حال شعبان جعفری خود را از مریدان آیتالله کاشانی و از حامیان و اعضای گروه فدائیان اسلام میدانست. وی در سنین کهولت و پیری در آپارتمانی کوچک و ناامید از بازگشت به وطن، سالهای آخر عمر خود را سپری میکند، در حالی که به گفته خودش از تغییر رژیم در ایران تقریباً ناامید است...
پس از کودتای 28 مرداد به تاجبخش شهرت یافت. پس از آن بنا به پیشنهاد تیمسار زاهدی با شاه مخلوع ملاقات کرد و زمینی برای تاسیس باشگاه ورزشی به وی اهدا شد. در همین ملاقاتاز شاه مخلوع اجازه گرفت تا جمیعتی به نام «جمعیت جوانان جانباز» تشکیل دهد که در مواقع ضروری از آنان استفاده شود. ساخت باشگاه جعفری سه سال طول کشید و محمدرضا پهلوی خود آن را افتتاح کرد.
مدتی نیز تیمور بختیار (رئیس ساواک) ریاست افتخاری آن را بر عهده داشت. هزینه های باشگاه از دربار و اطرافیان شاه و ساواک تامین می شد. گرچه او منکر دریافت هرگونه وجهی از دربار بود، ولی اسناد تقاضای پول از دربار توسط وی موجود است. در اسنفند سال 1332، دکتر حسین فاطمی دستگیر شد و شعبان جعفری که خصومتی خاص با او داشت با دار ودسته خود به مقابل شهربانی رفت.
زمانی که دکتر فاطمی از شهربانی خارج شد به وی حمله کرده و او را مورد ضرب و شتم و به روایتی مورد حمله با چاقو قرار دادند. او در خاطرات خود به صراحت منکر این مساله است و آن را امری ناممکن از سوی خود می خواند. باشگاه جعفری بعد از تاسیس مکانی شده بود برای جمع شدن توریست ها و مقام های درباری. هرکدام میهمان ویژه ای داشتند آن را به زورخانه می فرستادند. جعفری در کتاب خاطراتش بیان می کند وقتی نمایندگان کشورهای مختلف به ایران می آمدند، امکان نداشت که درباریان آنها را به زورخانه نفرستند.