دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

شرح قصیده ترسائیه خاقانی

شرح قصیده ترسائیه خاقانی

نویسنده: ولادمیر مینورسکی
مترجم: عبدالحسین زرین کوب
ناشر: سروش تبریز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 114
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1348 - دوره چاپ: 1

کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو

 

مروری بر کتاب 

شرح قصیده معروف به ترسائیه

فلک کژروتر است از خط ترسا   مرا دارد مسلسل راهب آسا

افضل‌الدّین بدیل بن علی خاقانی شروانی، متخلّص به خاقانی (۵۲۰ قمری در شَروان - ۵۹۵ قمری در تبریز) از جملهٔ نامدارترین شاعران ایرانی و بزرگ‌ترین قصیده‌سرایان تاریخ شعر و ادب فارسی به‌شمار می‌آید. از القاب مهم وی حَسّان العجم است. آرامگاه وی واقع در شهر تبریز ایران است.

منشآت خاقانی، چند نامه از خاقانی است که به بزرگان زمان خود نوشته، و غالباً مشحون از کلمات و جملات عربی دشوار و مترادف و گاهی از اشعار خود خاقانی در آنها هست. قصاید خاقانی به نسبت در مرتبه‌ای بالا قرار دارد. از او قطعات بسیار خوبی نیز دردست است اما غزلیاتش در سطح قصاید او نیستند. شعر خاقانی سبکی دیریاب و بغرنج دارد و بیشتر، نظمی است هنرمندانه با گرایش‌های سخنوری و دقایق لفظی.

قصاید خاقانی یکی از دشواریاب ترین قصاید موجود در زبان و ادب فارسی است که پژوهش های بسیاری درباره شرح ابیات و لغات و... آن انجام شده است؛ اما همچنان در دیوان اشعارش، به نسبت با دیگر دیوان های شاعران فارسی گوی، نکات مبهمی وجود دارد که خواننده در فهم آن با مشکل روبه رو می شود.

به تثلیث بروج و ماه و انجم    به تربیع و به تسدیس ثلاثا

برپایه نظریه منجمان و شارحان، تثلیث و تربیع به ترتیب سعد و نحس فلک است؛ چگونه ممکن است شاعر برای شفاعت و رهایی از زندان، ممدوح خود را به نحوست فلک قسم داده باشد. شروح بسیاری بر این بیت نوشته شده است؛ اما همچنان مفهوم آن در هاله ای از ابهام قرار دارد. این نوشته درپی یافتن پاسخ به این پرسش است که مقصود خاقانی از ذکر تربیع و تثلیث چیست.

براساس یافته های پژوهش، دو واژه تثلیث و تربیع در معنی رایج آن یعنی اصطلاح نجومی به کار رفته و به دیدگاه کلامی خاقانی اصلا توجهی نشده است. در این مقاله سعی شده است با بهره گیری از منابع کلامی مسیحی و برپایه نظریه های یونگ، تاویل جدیدی از واژه تربیع ارائه شود که به نظر شاعر نزدیک تر باشد.

نویسنده در این تحقیق نشان می دهد مریم در نزد گروهی از مسیحیت از جایگاه ویژه ای برخوردار است و در جایگاه عامل چهارم (تربیع) پرستش می شود؛ از این رو شاعر این نکته را دریافته است و ممدوح را به حضرت مریم قسم می دهد تا در نزد شاه شروان از او شفاعت کند.

فلک کژروتر است از خط ترسا
مرا دارد مسلسل راهب آسا
نه روح الله در این دیر است چون شد
چنین دجال فعل این دیر مینا
تنم چون رشتهٔ مریم دوتا است
دلم چون سوزن عیساست یکتا
من اینجا پای‌بند رشته ماندم
چو عیسی پای‌بند سوزن آنجا
چرا سوزن چنین دجال چشم است
که اندر جیب عیسی یافت ماوا
لباس راهبان پوشیده روزم
چو راهب زان برآرم هر شب آوا
به صور صبح گاهی برشکافم
صلیب روزن این بام خضرا
شده است از آه دریا جوشش من
تیمم گاه عیسی قعر دریا
به من نامشفقند آباء علوی
چو عیسی زان ابا کردم ز آبا
مرا از اختر دانش چه حاصل
که من تاریک او رخشنده اجزا
چه راحت مرغ عیسی را ز عیسی
که همسایه است با خورشید عذرا
گر آن کیخسرو ایران و تور است
چرا بیژن شد اندر چاه یلدا
چرا عیسی طبیب مرغ خود نیست
که اکمه را تواند کرد بینا
نتیجه دختر طبعم چو عیسی است
که بر پاکی مادر هست گویا
سخن بر بکر طبع من گواه است
چو بر اعجاز مریم نخل خرما
چو من ناورد پانصد سال هجرت
دروغی نیست ها برهان من ها

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات