- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 65181 - 104/1
- وزن: 1.00kg
- UPC: 260
شرح حال و آثار ابن مقفع
نویسنده: عباسعلی عظیمی
مقدمه: محمد غفرانی
ناشر: فرخی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 385
اندازه کتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1355 - دوره چاپ: 1
کیفیت : در حد نو
مروری بر کتاب
شرح حال و آثار عبدالله بن مقفع
نخستین دانشمند ایرانی که کتاب های خدای نامه و کلیله و دمنه را از زبان پهلوی به عربی ترجمه کرد
ابو محمد عبد اللّه ابن المقفّع (۱۰۶–۱۴۲ ق) نویسنده و مترجم آثار پهلوی به عربی است. ابن مقفع تا زمانی که اسلام نیاورده بود. همچنان به روزبه نامور بود و ابو عمرو کنیه داشت. پس از گرویدن به اسلام، نام عبد اللّه و کنیه ابو محمد برگزید. ولادتش در حدود ۱۰۶ ق، در جور یا گور (نام قدیم فیروز آباد فارس) رخ دادهاست. در کودکی با پدر به بصره رفت و چنان با «تازی شیوا» آشنا و مأنوس شد و آموزش دید که خود در رده شیوایان زبان تازی جای گرفت. ابن مقفع هم با امویان و هم با عباسیان ارتباط داشته و در هر دو روزگار به دبیری پرداختهاست.
نام پدر ابن مقفع در واقع داذویه بوده، هر چند که گاه، داذویه به داذبه تحریف شدهاست. ابن ندیم نام اسلامی پدر او را مبارک ذکر کرده که گویی ترجمه عربی روزبهاست، اما زبیدی در تاج العروس او را داذ جشنش (داد گشنسب) خوانده، با این همه منیوی معتقد است که نام عبد اللّه، پیش از مسلمان شدن، داذبه بوده که به روزبه تصحیف گشتهاست. داذویه که از اعیان و اصیل زادگان فارس بود، زمانی که حجاج بن یوسف بر عراق حکم میراند، از جانب وی مأمور خراج فارس شد، اما در کار اموال، ناروایی کرد و حجاج او را چندان شکنجه داد تا دستش مقفع (ناقص و ترنجیده) گشت. کلمه «مقفع» لقبی برای داذویه شد و فرزندش روزبه، ابن مقفع خوانده شد.
فکر مترقی و عقاید الحادی او از مطالعه باب برزویه طبیب که به نظر میرسد خود، آنرا به کلیله و دمنه افزودهاست بخوبی آشکار میشود: «... بهیچ تاویل درد خویش درمان نیافتم و روشن شد که پای سخن ایشان (اهل دین) بر هوا بود...» مقفع در جریان نهضت فرهنگی زمان عباسیان نقشی بسیار مهم و اساسی داشت. او برای آماده ساختن زمینههای بحث و تحقیق در امور فلسفی، ابتدا کتابهای مرقیون و ابن دیصان و مانی را به عربی ترجمه کرد. بعضی ادعا میکنند که ابن مقفع فقط ظاهراً مسلمان شده بودهاست و در واقع زرتشتی بوده. بعضی نیز ادعا میکنند که عقاید زندیقی داشتهاست. از مهدی خلیفه نقل است (به مضمون) که «کتابی در زندقه ندیدم که با ابن مقفع ارتباطی نداشته باشد».
این فرزند ارجمند ایران که وجود او به تنهایی مایه تحولی عظیم در ادب و فرهنگ عرب گردید آشنایی کامل به تاریخ و آداب و زبان کشور باستانی خود داشت و زبان تازی را نیز تا سر حد کمال می دانست و از حکیم ترین و هوشیار ترین مردم روزگار بود، کسی غیر از روزبه یاد داذیه پسر جشنش معروف به ابن مقفع نمی باشد، وی از مردم شهر جوز( فیروزآباد) فارس بود و پس از قبول اسلام به نام عبدالله بن مقفع نامیده شد و ابومحمد کنیه خود قرار داد، پدرش مقفع پسر مبارک است، ابن خلکان در ذیل ترجمه حسین بن منصور حلاج گوید: او عبدالله بن المقفع کاتب مشهور به بلاغت است، صاحب رساله بدیعه. عبدالله از اهل فارس و در اول زرتشتی بود سپس به دست عیسی بن علی عموی سفاح و منصور خلفای عباسی مسلمانی گرفت و در خواص عیسی درآمد و کاتبی او کرد...