- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 165548 - 64/2
- وزن: 1.00kg
شرح احوال و نقد و تحلیل آثار شیخ فریدالدین عطار نیشابوری
نویسنده: بدیع الزمان فروزانفر
ناشر: آسیم
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 448
اندازه کتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1389 - دوره چاپ: 2
مروری بر کتاب
بعد الحمد و الصلاه : شیخ فریدالدین محمد عطار نیشابوری از آن مردان مشهور و در عین حال ناشناخته ادبیات فارسی است و شاید چندان دیگر از شاعران پارسی زبان نیز چنین باشند زیرا اینان نه مرد روز کار خود و نه مرد روز گار ما بلکه مرد زمان و عصری هستند که ممکن است تکاماى بشر وعلق انسانیت ازین پس آنرا بوجود آورد.
مقام قدس و درجه با کی وطهارت ذات و وسعت فکر این دسته از متفکران غوررس ژرف نگر و شاعران دقیقه باب نکته بین که از عالم بیرنگی و جهان الوهیت بجهان فرودین و سرای رنگ آمیز می نگرند و در حد دید و نظر خود سخن می گویند بالطبع بر زندانیان حواس و کسانیکه با دیدن آرزو پر ست و نظر تنگی هوا آمیز جهان و مردم جهان را می بینند پوشیده بوده و همچنان پوشیده خواهد بود و عجب نیست که با وجود شهرت ناشناخته مانند .
اینگونه مردان را بحقیقت کسانی توانند شناخت که از جهت کمال ذات وصفت پایه بلند آنان نزدیک شده و بر عالم بیچون ایشان اشرافی حاصل کرده باشند چه می دانیم که بی حصول جنسیت شناخت و معرفت راستین بحصول نمی پیوندد….
از مجموعه آثار عطّار می توان به کتب ارزشمندی چون تذکرة الاولیاء ، منطق الطّیر ، اسرار نامه ، الهی نامه و مصیبت نامه اشاره کرد. مرحوم بدیع الزمان فروزانفر پس از تفحصی که در زندگی ، عقاید ، دین و فرزندان عطار داشته اند.
این آثار را مورد تحقیق و بررسی قرار داده اند که برای علاقمندان و به ویژه برای دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی بسیار مفید است :
نقد و تحلیل الهی نامه
نقد و تحلیل منطق الطیر
نقد و تحلیل مصیبت نامه
فریدالدین محمد عطار نیشابوری شاعر و صوفی قرن ششم و آغاز قرن هفتم هجری است (حدود 540 تا 618 هـ.ق). پدر او دارو فروش بوده و او نیز شغل پدر را به ارث برد. او مبادی علم طب و داروشناسی را فرا گرفته و معالجه نیز می کرد چنانکه در خسرونامه گفته است:
به داروخانه پانصد شخص بودند
که در هر روز نبضم می نمودند
البته وجود 500 بیمار در هر روز کمی اغراق به نظر می رسد اما قدر متیقن آن است که او طبابت می کرده وآن را رها نکرد چرا که به گفته ی خود او "الهی نامه" و "مصیبت نامه" را در دکان عطاری و داروخانه به نظم آورده است چنانکه در "خسرونامه" می گوید:
مصیبت نامه کاندوه جهان است
الهی نامه کاسرار عیانست
به داروخانه کردم هر دو آغاز
چه گویم زود رستم زان و این باز
اگرچه او را به فرقه کبراویه (پیران شیخ نجم الدین کبری) منسوب می کنند و یا در باب ورود او به سلک صوفیان داستانها گفته اند اما این گونه مطالب به تمامی حاوی سهو و بدون مدرک است. در کل عطار از جمله شاعرانی است که داستانها درباره او زیاد و حقایق در تاریخ زندگی او بسیار کم به دست رسیده است.
بنابراین در باب ورود او به صوفیه تنها به جملات خود او در "تذکره الاولیاء" باید اکتفا کنیم که: "دیگر باعث آن بود که بی سببی از کودکی باد دوستی این طایفه [متصوفه] در دلم موج می زد و همه وقت مفرح دل من سخن ایشان بود". در اینجا عطار مدعی است که از کودکی آموزشهای صوفیانه داشته و علت آن علاقه قلبی او به آن طایفه است "دیگر باعث آن بود که دلی داشتم که جز این سخن [سخن عارفانه] نمی توانستم گفت و شنید مگر به کُره و به ضرورت و مالابُد."
اما سبب شهرت عطار نه کارآمدی او در طب و نه سلک درویشی و خرقه پوشی او بلکه قلم روان و شعر جاودان اوست. سبک تمثیلی بی بدیل او در "منطق الطیر" نثر جذاب او در "تذکره الاولیاء" غزلیات و قصایدی که به قول خودش هرگز به مدح شاهان و صاحبان قدرت آلوده نشده و درسهای معنوی زیبایی که در قالب مثنوی سروده است نام او را در رده پهلوانان شعر پارسی همانند سنائی و مولوی قرار داده است.