- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 152710 - 202/1
- وزن: 1.00kg
شراره های شهر اترار
نویسنده: بهرام افراسیابی
ناشر: سخن
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 694
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1370 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو ~ نو
مروری بر کتاب
مورخین نوشته اند که هفتاد هزار نفر از مردم کشته شدند و از سرهای آنها مناره های زیادی آویزان شد
در قرن ۱۳ میلادى قدرت بزرگى به ایران کنونى تسلط داشت که پس از ۵۰۰ سال ایران را یکپارچه کرده بود، اگرچه این نیرو اصالتاً ایرانى نبود، اما در دوران آن شهرهاى بسیار بزرگى در ایران پاى گرفت. قدرت خوارزمشاهیان به اندازه اى بود که در کلیه دولتهاى آسیاى صغیر و خاور نزدیک مطمئن بودند توفان چنگیز به آنها نمى رسد، اما گذشت زمان چیز دیگرى را نشان داد.
حاکم اترار که دست نشانده محمد خوارزمشاه بود، بازرگانان مغول را به جرم جاسوسى دستگیر و اموال آنها را غارت کرد و سپس به دستور سلطان، آنها را کشت. چنگیز اکنون براى حفظ آبروى خود چاره اى جز جنگ نداشت، چرا که سلطان محمد آخرین سفیر وى را نیز چندى قبل کشته بود. در ۱۲۱۹ میلادى (۶۱۶ هجرى) چنگیزخان با عظیم ترین سپاهى که تا آن زمان شرق به خود دیده بود، عازم اترار شد.
محمد خوارزمشاه که از ضربدست مغولان چشیده بود به خوف و هراس شدیدی دچار شد ولی با این وجود چنگیز قصد سرزمین خوارزمشاهیان نمود در آن هنگام محمد خوارزمشاه سپاهی بزرگ زیر فرمان داشت. جلال الدین از پدر اجازه خواست تا در برابر سپاهیان مغول صف آرائی کنند و اطمینان داد که از این نبرد پیروز و سربلند باز گردد. اما پدر او را جوان و بی تجربه خواند. جلال الدین از پدر خواست که فرماندهی سپاهیان خوارزم را باو واگذارد، اما محمد خوارزمشاه هرگز تغیر عقیده نداد و مقابله با مغولان را صلاح ندانست. چنگیز با سپاهیان خونخوار خود به جانب ماورا النهر آمد. اکتای و جغتای را به محاصره اترار گماشت. جوجی خان را به طرف جند و یکی از سرداران را به سوی خجند فرستاد و خود عزم بخارا کرد و در راه از کشتار و غارت فروگذار ننمود.