شب چراغ

شب چراغ

نویسنده: جمال میر صادقی
ناشر: آگاه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 167
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1357 - دوره چاپ: 2

کمیاب - کیفیت : درحد نو 

مروری بر کتاب

نویسنده در این داستان، به تغییرات، تحولات، عصیان‌ها و ناآرامی‌های بعد از یک انقلاب و کودتا اشاره دارد. او این معضلات را در شخصیت چند جوان روایت می‌کند. این جوانان با هم در روزنامه‌ای کار می‌کردند بعد از کودتا یکی از آن‌ها به نام "علی" به زندان می‌افتد.

علی چند سال بعد از زندان آزاد می‌شود و با تغییرات فکری دوستان خود مواجه می‌شود. درگیری و کشمکش‌هایی که بین علی و دوستانش رخ می‌دهد. حکایت از تغییرات جامعه و افکار جامعه دارد. علی که تاب و تحمل نیرنگ‌ها و تردیدهای جامعه‌ی امروزی و دوستان خود را ندارد به گوشه‌ای می‌خزد. به گفته‌ی یکی از دوستان علی در داستان: علی آینه‌ای شده بود که ما قیافه‌ی سرخ شده خودمان را توی آن تماشا کنیم و سعی بکنیم آن را هر طور شده از جلو راهمان برداریم...

لعنت به من اگر حدس نزده بودم که جمشید برای چه رنگ پریده از اتاق بیرون آمد و بعد فیروزه دستپاچه ونگران به دنبالش .از توی اتاق ، صدای بم وگرم علی بلند بود . تک خنده های پرمعنایش به مطلبی که تعریف می کرد ، چاشنی میزد . خاموشی دیگران نشانی از مجذوب شدن آنها بود یا احساس سرشکستگی و فروماندگی .

در دل تحسینش می کردم . احترام عمیق فراموش شده ای که نسبت به او داشتم ، دوباره در دلم زنده شده بود . صدایش را می شنیدم ، همان صدایی که از بچگی مجذوبم می کرد .هنوزآن لحظه را به یاد دارم که ناظم مدرسه در کلاس را باز کرد و علی با قدی کوتاه تر از من و چشمهای براق سیاهش به دنبال او به کلاس آمد .