- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 164921 - 64/5
- وزن: 0.50kg
شبهای نویسندگان و شاعران ایران
نویسنده: محمدحسین خسروپناه
ناشر: پیام امروز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 400
اندازه کتاب: رقعی لب برگشته - سال انتشار: 1396 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
مصور
انستیتو گوته - تهران 27 - 18 مهر 1356
شب های شاعران و نویسندگان ایران که به « ده شب گوته » شهرت دارد ، در مهرماه ۱۳۵۶ از سوی کانون نویسندگان ایران برگزار شد . در آن ده شب که در تاریخ معاصر ایران کم نظیر است، ۵۷ نویسنده و شاعر با هدف اعتراض به سانسور و اختناق سیاسی سخن گفتند و شعر خواندند و خواستار آزادی بیان در ایران شدند .
این اثر ارزشمند که دربردارنده ی متن سخنرانی ها و شعرهایی است که در آن شب ها خوانده شد ، کاستی های جدی دارد که اجازه نمی دهد به تمامی آنچه در آن شب ها گذشت ، پی ببریم . مؤذن درباره ی چگونگی برگزاری و همچنین درباره ی وقایعی که در آن ده شب روی داد ، توضیح نمی دهد؛ گویی هرشب یک یا دونویسنده درآرامش سخنرانی کردند و چند شاعر شعر خواندند، همین و بس .
حال آنکه نوارهای صوتی آن شب ها روایت دیگری را ارائه می کند . از نوارها تشویق های معنا دار جمعیت، سکوت یکپارچه و گاه اعتراض های آنان، جر و بحث ها و…، توضیحاتی که هر شب مجری یا یکی از دبیران کانون می دهد ، بیانیه ها و اطلاعیه های هیئت دبیران کانون ، تلگراف ها و نامه هایی که خوانده می شود و… را می شنویم .
به کاستی ها و مشکلات نیز پی می بریم ، سردی هوا ، باران پاییزی که هر شب و گاه طولانی مدت بر سر حاضران می بارد اما کسی نمی رود، قطع برق، اختلاف مسئولان انستیتو گوته با کانون نویسندگان و…. اینها در کتاب بازتابی ندارد . علاوه براین، برخی از شاعران پیش از شعرخوانی یا در خلال آن توضیحاتی داده اند : از حال و روز خود گفته اند ( مانند مهدی اخوان ثالث در شب اول ) یا عقاید خود را توضیح داده اند ( مانند علی موسوی گرمارودی در شب پنجم) یا اعتراض کرده اند( مانند محمد خلیلی در شب ششم ) و… در کتاب اثری از اینها نیست .
در شب اول کسی پیش بینی نمیکرد ده شب تاریخی در پیش باشد. این نشست با سخنرانی رحمتالله مقدم مراغهای آغاز شد. بیانیه کانون نویسندگان خوانده شد و سیمین دانشور درباره نقش هنر و هنرمند سخنرانی کرد. پس از آن شعرخوانی مهدی اخوان ثالث (شعر «آنک! ببین» از کتاب دوزخ اما سرد)، سیاوش مطهری، تقی هنرور شجاعی و منصور اوجی اجرا شد.
سیمین دانشور در سخنرانی خود گفت دفاع از آزادی مهمترین مسئلهای است که در هنر معاصر مطرح میشود و هنرمندان واقعی با وجود عوامل بازدارنده این رسالت مهم را از یاد نبردهاند و اینکه زشتیِ هنر معاصر بهعلت زشتیِ زمانهٔ ماست. دانشور درباره سه جریان هنری معاصر یعنی واقعگرایی یا واقعگرایی انتقادی، رئالیسم سوسیالیسم و هنر مدرن توضیح داد.
در کتاب تقدم و تاخر شعرخوانی شاعران با ترتیب شعرخوانی شاعران در آن شب ها تطابق ندارد . مثلا هوشنگ ابتهاج ( هـ. ا. سایه) آخرین شاعری است که در شب چهارم شعر می خواند اما در کتاب اولین شاعرآن شب است...
بیضایی این سخنرانی نیمساعته را چنین به پایان برد:
. . . احتمالاً ما هم از نویسنده نمیخواهیم که واقعیت را بگه. ما هم علاقهمندیم که نویسنده آنچه را که مصلحته بگه، منتها مصلحت ما البته فرق میکنه. به این ترتیب ما هم به نوعی نویسنده را تعیین میکنیم. این هر دو نادرسته. این چه دستگاه و دولت و دستگاه نظارت تعیین میکنه و آنچه که ما به عنوان عکسالعمل تعیین میکنیم. درست این نیست که ما بخواهیم که نویسنده آنچه را که ما میخوایم بگه، درست اونه که بگذاریم نویسنده آن طور که فکر میکنه بگه. و ما هم خودمون شخصاً فضایی به وجود میآریم که توش بتونیم آن چه رو که فکر میکنیم بگیم.
احتمالاً فکرهایی که در زمینه با هم مساویاند، یکیاند ولی طرز بیان، استقلال فکر یا احتمالاً جلوتر بودن یا بینش شخصی درش فرق کنه. شما نخواهید که یک هنرمند در پشت سر گروه و قافله بیاد. اون احتمالاً قراره که جلو بره. اون احتمالاً قراره نیازهایی رو بگه که جمع نمیدونه بهش احتیاج داره. احتمالاً این درست نیست که ما بخواهیم که یک نویسنده اون چیزی رو بگه که ما میخواستیم. اون کافی نیست. نویسنده باید یک چیزی بیشتر از اون رو بگه که ما میخواستیم. اون باید یه چیزهایی رو بگه که ما نمیدونیم میخوایم.
خب، در این صورت من فکر میکنم که به این نوع طرز فکر متعلّقم. فکر میکنم اگر این شستشو میبایست در فضا اتّفاق بیفته یک مقدار هم باید در ما اتّفاق بیفته. ما باید این احساس رو بکنیم که کلمات، معیارها، اصطلاحاتی که به کار میبریم به خصوص کمی فرسوده شدند از وقتی همه به کار بردن. کلمهای که از دستگاه دولتی تا روشنفکر معاصر همه به کار میبرند به من حق بدید که نسبت به اون کلمهها یک کمی مشکوک باشم. اگر قرار است که دستگاههای دولتی هم مسئولیت بگه و ما هم بگیم، من یک کمی به اون مسئولیت مشکوکم. اگر قراره که او هم راجع به آزادی صحبت بکنه و ما هم، من یک کمی راجع به این آزادی، مشکوکم. متشکّرم.