- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 185113 - 108/7
- وزن: 0.30kg
- JAN: کی ناز
شب نشینی باشکوه
نویسنده: غلامحسین ساعدی
ناشر: امیر کبیر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 150
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1349 - دوره چاپ: 2
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
دوازده داستان کوتاه
فضای داستانی ساعدی بر پایه اضطراب وهراس و ترس از محیط پیرامون کاراکترهایش شکل می گیرد. تخیل را می توان جزئی از اولین اجزا داستانهای ساعدی دانست که بعد ها بیشتر به دنبال تعهدات خود در قبال طرفداران و نگرش سیاسی خویش است...
در یک مراسم تجلیل از ۲۴ کارمندی که اخیراً بازنشسته شدهاند معلوم میشود که فقط دو نفر در مراسم حضور دارند و بقیه یا مردهاند یا دچار اختلال حواس شدهاند. در ادامه برنامه نیز معلوم میشود دو نفری که در مراسم حاضرند یکی مبتلا به اختلال روانی است و دیگری با شرح خاطرهای از دوران کارمندیاش پوچی زندگیاش را بیان میکند. به طور کلی در این داستان به زندگی کارمندی و یکنواختی کار در ادارات پرداخته شده است...
فقط یک چیز میتواند شر او را از سر آدم کم بکند، چاقو، چاقوی جراح که قشنگ شکمت را جر میدهد تا پایین، دل و رودهات را میریزد بیرون، میگردد و میگردد، جای زخم را در معده پیدا میکند، بعد با بیرحمی دورتادورش را میشکافد و میکند و میاندازد دور. آنوقت راحت میشوی، درد از سرت دست برمیدارد، اگر از زیر دست جراح سالم بیرون بیایی، باید به اندازهی یک موش غذا بخوری و مواظب باشی که توی غذایت، چیز تند و تیزی نریزند، و همینجور احتیاط، احتیاط، احتیاط ...
فهرست
چتر : کارمندی بعد از اداره به خرید رفته و چترش را گم کرده است .
مراسم معارفه: رئیس های جدید ادارات و وعده و وعیدهایشان .
خواب های پدرم : کارمندی که کابوس حساب رس و دفاتر شرکت حتی در خانه نیز او را رها نمی کند .
حادثه به خاطر فرزندان: کارمندان یک بخش در مورد زیبایی و هوش فرزندانشان جر و بحث می کنند .
ظهر که شد : معلمی که زخم معده دارد .
مفتش : قرار است بازرس به مدرسه بیاید و ناظم بسیار مراقب اوضاع است .
دایره در گذشتگان : مردی در دایره درگذشتگان ثبت احوال کار می کند و می خواهد یکی از خویشاندانش را به عنوان همکار به بخش ببرد .
سرنوشت محتوم : همکارها در مورد مواردی که باعث کوچک و بزرگ شدن دنیا می شود ، بحث می کنند .
استعفا نامه : کارمندی که در اثر کار زیاد و فوت همسرش دچار جنون شده .
مسخره نوان خانه : کارمندی که عاشق خرید عتیقه است .
مجلس تودیع : اولین باری که شهر شاهد مراسم تودیع است و مدیر قبل از مراسم فوت نکرده است .