شاهین کویر

شاهین کویر

نویسنده: علی اصغر مظهری کرمانی
ناشر: خدمات فرهنگی کرمان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 650
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1371 - دوره چاپ: 1

کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو ؛ لبه جلد کتاب رد تا خوردگی دارد

مروری بر کتاب 

شاهین کویر اگرچه به عنوان یک رمان تاریخی تهیه و انتشار یافته ولی واقعیت امر آن است که حدود شش سال از عمر نویسنده صرف آن شده است. علاوه بر جمع‌آوری منابع محدودی که آن زمان در دسترس نویسنده بود و خودش چندین فایل پربار را تشکیل می‌داد، به تحقیقات گسترده میدانی هم دست زدم.‌

برای آشنا شدن با ماجرا اغلب مناطقی را که محل حادثه با اهمیتی بودند از نزدیک دیده و در دشت و صحرا پیاده و سواره راه افتاده از کوه و تپه بالا رفته و به همه جا سرکشیده‌ام. مهمتر از آن همه به راستی سالها با شخصیت های کتاب به ویژه شخصیت اصلی یعنی «تقی خان درانی» شبانه روز و در خواب وبیداری زندگی کرده‌ام. این است ادعا می‌کنم در عین حال که کناب یک رمان است حوادث تاریخی آن تا سرحد امکان با دقت آمده است. خلاصه پنجاه سال تاریخ به خصوص حوادث کرمان و تا اندازه‌ای ایران ایام را در این کتاب خواهید خواند. تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

در این رمان تاریخی، زندگی و شورش "تقی‌خان درانی " از اهالی کرمان شرح و توصیف شده است" .تقی‌خان درآنی "روستایی آزاده‌ای بود که با شورش و قیام برق‌آسا حکومتی مستقل در ایالت کرمان تشکیل می‌دهد و در ادامه امور به هیچ یک از گردنکشان زمان متوسل نمی‌شود ....

 تقی خان درانی کرمانی ، در دوران سالطنت کریم خان زند 1179-1176 هجری قمری با یک کودتای نظامی به قدرت رسید. کوس استقلال زد و بیش از سه سال در کرمان حکومت کرد.او از میان مردم بر خاست و حکومتی مرد می تشکیل داد و زیر بار هیچ یک از قدرت های حاکم بر ایران نرفت.نویسنده داستان زندگی تقی خان را بهانه نوشتن شاهین کویر قرار داده و حوادث  مهم تاریخ ایران به ویژه مسایل گوناگون مربوط به به ایالت کرمان را با شاخ و برگ زیبا و خواندنی ترسیم کرده که خواننده را برای پی بردن به نتیجه ماجراهای گوناگون به دنبال خود میکشد.

نظرعلی خان زند تقی خان درانی را در حالی که گردنش در زنجیر بود و دست هایش را از پشت سر بسته بودند و پاهایش را زیر شکم اسب گره زده بودند به شیراز می آورد. کریم خان دستور می دهد تقی خان را به حضور بیاورند. تقی خان با قد برافراشته خود وارد قصر میشود و دیده در دیده کریم خان دوخته و سر بلند می ایستد.

کریم رو به او کرده و با طعنه میگوید ببینم شاه تقی خان درانی امیر مستقل کرمان زمین تویی؟ تقی خان بر خلاف انتظار حاضرین فریاد می زند بله خودم هستم شاه تقی خان درانی امیر مستقل کرمان زمین.افتخار میکنم که از ذغال فروشی شروع کردم ولی هیچوقت دزد و راه زن نبوده ام سال ها سپاهی بودم و در ارتش نادر شاه به مقام سرداری رسیدم خودم شاه شدم و به نام خودم سکه زدم...