دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

شاهد نابینا

شاهد نابینا

نویسنده: آروپ کارما دوتا
مترجم: مهرداد مهدویان
ناشر: پیدایش
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 103
اندازه کتاب: خشتی - سال انتشار: 1378 - دوره چاپ: 1

کیفیت : در حد نو


مروری بر کتاب

«شاهد نابینا» رمانی با ژانر پلیسی- جنایی است. داستان با مرگ آقای «گوپالان» و ورود پلیس برای بازجویی آغاز می‌شود: رامو در این عالم سیر می‌کرد که ناگهان صدای پاهایی را از بیرون شنید. صداها مربوط به سه جفت پا بود که به آرامی از پلّه‌ها بالا می‌آمدند و ظاهراً خیلی معمولی بودند. رامو صدای یکی از آنها را تشخیص داد که متعلّق به آقای گوپالان ، مستأجر طبقه بالا بود ؛ ولی دو صدای دیگر برایش تازگی داشت و اوّلین باری بود که آنها را می‌شنید. گوشش را تیز کرد تا صداها را خوب به خاطر بسپارد و بشناسد. آنها هر دو مرد بودند. صدای پای یکی از آنها سنگین بود و فاصله قدم‌ها بسیار سنگین می‌نمود. رامو پیش خود او را مردی قدبلند و سنگین وزن مجسّم کرد.

قدم‌هایش محکم و با فاصله بودند. یعنی اینکه او مردی عضلانی بود. قدم‌های مرد دوم سبک و سریع و تند بود. بله! او باید مردی کوتاه قد و لاغر و سبک‌پا باشد. زیرا صدای پای او به خوبی شنیده نمی‌شد. آن سه نفر داشتند درباره کار با هم حرف می‌زدند و رامو می‌توانست صدایشان را به وضوح بشنود ؛ ولی نمی‌فهمید آنها درباره چه موضوعی صحبت می‌کنند. چیزی در صدای آنها کنجکاوی رامو را تحریک می‌کرد. او می‌توانست حالت صداها را تشخیص دهد ؛ همان‌طور که دیگران از حالت صورت و طرز بیان دیگران این کار را می‌کنند.

آقای گوپالان را که می‌شناخت. او مردی بود که بسیار آرام صحبت می‌کرد. مرد لاغر و قدکوتاه ، کمی نفس‌نفس می‌زد ؛ درست مثل صدای یک توله سگ که کتک خورده باشد ولی ذهن تیز رامو توانست دروغگویی را در صدایش تشخیص دهد و در آنِ واحد فهمید که او مردی چاپلوس است. حالت صدای آن یکی خشن و بَم بود و آن‌قدر خشونت در صدایش موج می‌زد که رامو با خود فکر کرد که اگر او را تنها در یک کوچه خلوت ببیند ، احتمالاً پا به فرار می‌گذارد! اما آقای گوپالان با یک چنین آدم‌هایی چه‌کار داشت؟

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات