- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 173338 - 60/1
- وزن: 0.40kg
شاهد بازی در ادبیات فارسی
نویسنده: سیروس شمیسا
ناشر: فردوسی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 280
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1381 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو
مروری بر کتاب
این کتاب به نظر بازیها و عشقبازی ها در دوره های مختلف ادبی می پردازد و آنها را نقد میکند.
"شاهد بازی در ادبیات فارسی" کتابی جسور و جدید، که در شکستن تابوهای ایرانی همتا ندارد. خود شمیسا در مقدمه ی کتاب می گوید:
عجیب است که با این گستردگی مطلب در ادبیات و تاریخ ما تاکنون نوشته ی مستقلی در این باب فراهم نیامده است. شاید علت قبحی است که در این موضوع است. این کتاب هم ممکن است به مذاق عده یی خوشایند نباشد اما چه می توان کرد؟ همان گونه که از نام کتاب و نقاشی ی روی جلد آن پیداست،همجنس گرایی مردانه در ادبیات فارسی موضوع پژوهش این کتاب است. خود می گوید: اساسأ ادبیات غنایی فارسی به یک اعتبار ادبیات همجنس گرایی است.
در این که معشوق شعر سبک خراسانی و مکتب وقوع در دوره تیموری، مرد است شکی نیست. اما ممکن است خواننده غیر حرفه یی در مورد ادبیات سبک عراقی مثلأ غزلیات امثال سعدی و حافظ دچار شک و تردید باشد.
اما حدود نصف اشعار این بزرگان هم صراحت دارد که در باب معشوق مذکر است زیرا در آن ها آشکارا از واژه های پسر و اَمرد و خط عذرا و سبزۀ ریش و این گونه مسائل سخن رفته است. اما بخش اعظم آن نصف باقی مانده هم در مورد معشوق مذکر است منتها خاصیت زبان فارسی طوری است که مثلأ به علت عدم وجود افعال و ضمایر مذکر و مؤنث ایجاد شبهه می کند.باید دانست که مسائلی چون رقص و زلف و خال و خد و قد و دامن و تیرنگاه و ساقیگری و امثال این ها که امروزه به نظر می رسد در مورد زنان است در قدیم مربوط به مردان هم می شده است.
بدین ترتیب فقط بخش کمی از اشعار قدماست که می توان در آن ها به ضرس قاطع معشوق را مؤنث قلمداد کرد. "شمیسا" اولین محققی ست که در این باره به چاپ پژوهش هایش می پردازد.صوفیان پسرهای نوبالغ را کنار خود می نشاندندو از دیدن روی آن ها حظ می بردند. این کار خود را شاهد بازی نام گذاشتند که یعنی در روی زیبایی که خدا آفریده جلوه ای از او می بینیم. که این کار هنوز هم در برخی نقاط در جریان است. نام کتاب برگرفته از این سخن است.
مستندات کتاب بر مبنای متون نظم و نثر و مدارک متقن فراهم آمده است و حتی المقدور کوشیده ام تا از اظهار نظرهای شخصی و غیر مستند پرهیز کنم و از این رو در موارد بسیاری تجزیه و تحلیل مطالب را بر عهده خوانندگان گذاشته ام. هنگامی که سال ها پیش سیر غزل در شعر فارسی را می نوشتم به مناسبت بحث معشوق تغزل - که مذکر است - شواهد و مدارک بسیاری از دواوین شعرا گرد آورده بودم که حجم آنها کمتر از این کتاب نیست اما در این تحقیق که بنای آن بر اختصار است ذکر همه شواهد را لازم ندیدم.
از آنجا که بهترین منبع برای تحقیق در تاریخ اجتماعی ایران متون نظم و نثر فارسی است که در آنها از عادات و رسوم و به طور کلی زندگانی مردم ایران و اوضاع و احوال دربار و حکومت ها تصاویر نسبتا گویایی به دست داده شده است، بیشتر کار خود را بر متون ادبی و تاریخی متمرکز کردم و از بررسی منابع دیگر که درآنها هم احتمالا اسناد و شواهدی است به این دلیل و نیز به جهت رعایت اختصار پرهیز کردم. اما محققان بعدی در این زمینه باید منابع دیگری را هم مورد بررسی قرار دهند. در نتیجه تحقیق حاضر بر مبنای متون ادبی و مطابق با ادوار تاریخ ادبیات فارسی صورت گرفته است.
اساسا ادبیات غنایی فارسی به یک اعتبار ادبیات همجنس گرایی است. در این که معشوق شعر سبک خراسانی و مکتب وقوع در دوره تیموری، مرد است شکی نیست. اما ممکن است خواننده غیرحرفه ای در مورد ادبیات سبک عراقی مثلا غزلیات امثال سعدی و حافظ دچار شک و تردید باشد. اما حدود نصف اشعار این بزرگان هم صراحت دارد که در باب معشوق مذکر است زیرا در آنها آشکارا از واژه های پسر و امرد و خط عذار و سبزه ریش و این گونه مسائل سخن رفته است.
اما بخش اعظم آن نصف باقی مانده هم در مورد معشوق مذکر است منتها خاصیت زبان فارسی طوری است که مثلا به علت عدم وجود افعال و ضمایر مذکر و مونث ایجاد شبهه می کند. باید دانست که مسائلی چون رقص و زلف و خال و خد و قد و دامن و تیرنگاه و ساقی گری و امثال این ها که امروزه به نظر می رسد در مورد زنان است، در قدیم مربوط به مردان هم می شده است. بدین ترتیب فقط بخش کمی از اشعار قدماست که می توان در آنها به ضرس قاطع معشوق را مونث قلمداد کرد.
ادبیات سبک هندی اساسا ادبیات عاشقانه نیست و عمدتا جنبه ادب تعلیمی دارد، اما بر طبق سنت در آن هم معشوق غالبا مذکر است. در دوره بازگشت یعنی ادبیات قاجار به تبع ادبیات دوره های غزنوی و سلجوقی و نیز واقعیت های موجود جامعه معشوق مرد بوده است. لذا می توان گفت که فقط در ادبیات دوران معاصر است که در آن به طور گسترده ای با معشوق مونث مواجهیم.
چنان که قبلا اشاره شد مساله شاهدبازی در متون تاریخی هم انعکاس وسیعی دارد که ما به مناسبت به اهم آنها هم اشاراتی داشته ایم مثل عشق سلطان محمود غزنوی به ایاز یا عشق امیریوسف برادر سلطان محمود به غلام ترکش طغرل کافرنعمت که در تاریخ بیهقی منعکس است. در دوران قاجار هم از عشق ناصرالدین شاه به غلامعلی خان معروف به ملیجک سخن گفته اند. به طوری که در متن کتاب اشاره کرده ام در دوره صفویه در برخی از شهرها امردخانه ایی دایر بود که به طور رسمی با مجوز کار می کردند و حکومت از آنها اخذ مالیات می کرد.
به لحاظ جامعه شناسی هم شاهدبازی قابل مطالعه است. تا چندی پیش در برخی از شهرهای ایران هنوز شاهدبازی طرفدارانی داشت. در مدرسه ها عاشق همدیگر می شدند. در کوچه ها و معابر منتظر معشوق می ایستادند، به خاطر او زد و خورد می کردند، به دنبال او راه می افتادند و او را تا دم خانه اش مشایعت می کردند و همه این ها داستان های مفصلی دارد که در خور بررسی و تحقیق است.
یکی از آخرین مآخذ در این باب دیوان ایرج میرزاست که اوضاع شاهدبازی را از اواخر دوره قاجار تا اوایل دوره پهلوی به خوبی ترسیم می کند. ساخت و مبنا همان ساخت و مبنای قدیم است اما ظواهر به مقتضای دوره فرق کرده است. همان طور که در قدیم عاشق برای معشوق حکم پدر را داشت و او را به سروسامان می رساند و از او محافظت می کرد، در دیوان ایرج میرزا هم عاشق مکلف است خدمت معشوق کند و به قول شاعر هم برای او پدر باشد و هم مادر.
به هر حال شاهدبازی به استناد متون موجود حداقل هزار و اندی سال در ایران سابقه دارد و لذا به عنوان یک پدیده اجتماعی دیرسال، سزاوار تحقیق و بررسی است.
فهرست
فصل اول: سابقه نظربازی افلاطون، عشق افلاطونی، رساله عشق ابن سینا، شاهدبازی در ادبیات عرب، شاهدبازی در هند، و ... .
فصل دوم: دوره غزنویان زلف ایاز، معشوق لشکری یا لعبت سپاهی، معشوق بنده یا لعبت سرایی، ریش معشوق یا سبزه عذار، قابوسنامه و عشق به غلامان، فرخی سیستانی، و ... .
فصل سوم: دوره سلجوقیان و خوارزمشاهیان سلاطین و وزرا، سلطان سنجر و امردان، نزهه المجالس، مناظرۀ بین لواط کار و زناکار، سبک آذربایجانی، اسماعیلیه، و ... .
فصل چهارم: صوفیان و شاهد بازی صوفیان امردباز، احمد غزالی، عین القضاه، اوحدالدین کرمانی، عراقی، شیخ روزبهان بقلی، محمد غزالی، سهروردی، احمد جام، شمس تبریزی، مولانا، و ... .
فصل پنجم: شاعران معروف سبک عراقی سعدی، حکایاتی از بوستان و گلستان، حافظ، عبید زاکانی، و ... .
فصل ششم: دورۀ تیموریان و اوایل صفویه جامی، محتشم کاشانی، رسالۀ جلالیه، وحشی بافقی، مهر و مشتری، ترسا بچگان، و ... .
فصل هفتم: دورۀ صفویه و افشاریه و زندیه دورۀ صفویه، رستم التواریخ، پلشت شدن زبان، و ... .
فصل هشتم: دورۀ قاجار ملیجک و ناصرالدین شاه، ایرج میرزا، دورۀ پهلوی، معشوق دوجنسی،امکانات زبانی و ...