- موجودی: موجود
- مدل: 196142 - 58/4
- وزن: 0.20kg
شاه می میرد
نویسنده: اوژن یونسکو
مترجم: احمد کامیابی
ناشر: پیشگام
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 115
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1360 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو
مروری بر کتاب
شاه: دست هامان هم درد می کنند. یعنی داره شروع می شه؟ نه. اگه همیشگی نبود پس چرا ما به دنیا آمدیم؟ لعنت به والدینمان. چه مسخره، چه مضحک! پنج دقیق پیش به دنیا آمدیم، سه دقیقه پیش ازدواج کردیم.
مارگریت: دویست هشتاد و سه سال می شه.
شاه: دو دقیقه و نیم پیش بود به تخت سلطنت نشستیم.
مارگریت: دویست و هفتاد و هفت سال و سه ماه می شه.
شاه: فرصت نکردیم بگیم اوف! فرصت نکردیم بفهمیم زندگی یعنی چی.
مارگریت: (به دکتر) برای این کار هیچ سعی نکردند.
ماری: مثل یه پیاده روی خیلی کوتاه بود تو یه خیابون پردار و درخت، مثل قولی که عمل نشه، لبخندی که نشکفته پژمرده بشه.
مارگریت: (به دکتر، در ادامه) با اینکه بزرگ ترین دانشمندها دم دستشون بود، فقها، آدم های دنیا دیده، اون همه کتاب که لاش رو باز نکردند.
شاه: وقت نداشتیم.
مارگریت: تو که می گفتی تمام وقت های عالم مال توست.
شاه: وقت نداشتیم، وقت نداشتیم، وقت نداشتیم....
همیشه نسبت به مرگ حساس بودم. از وقتی ۴۰ سالگی را پشت سر گذاشتم دریافتم روزی می میرم ؛ انگار در یک آن دریافته بودم که هیچ راهی برای گریز از این سرنوشت محتوم وجود ندارد! ...پادشاه قرار است پس از سالیان زیاد فرمان روایی بمیرد همسر اولش مارگریت به او می گوید مرگ ناگزیر است و باید دل بکند و همسر دومش ماری سعی می کند با عشق به او نیرو بدهد و جلوی این مرگ و جدایی را بگیرد .
یونسکو یکی از مهمترین نمایشنامهنویسان تئاتر نو است که توانسته به خوبی این نوع تئاتر را روی صحنه ببرد. نمایشنامه «شاه میمیرد» یکی از معروفترین نمایشنامههای یونسکو است که به دفعات روی صحنه رفته و برخلاف دیگر نمایشنامههای وی معرف نوعی کلاسیسیسم است، علیرغم اینکه از ویژگیهای خاص نمایشنامهنویسی یونسکو که همواره مفهومی سمبلیک در بردارد نیز بهرهمند است. در آن دوران کلاسیسیسم به عنوان راهی برای مبارزه علیه تئاتر متعهد که طی سالهای 60 رواج یافته بود محسوب میشد و یونسکو که تمایل زیادی برای مقابله با این نوع تئاتر داشت به سمت نگارشی روی آورد که بیانگر احساسات درونی وی باشد.
از این روی نمایشنامه شاه میمیرد نقطه عطفی در آثار این نویسنده بزرگ محسوب میشود. در این مقاله پس از بررسی اجمالی ویژگیهای تئاتر نو به شناسایی مشخصههایی میپردازیم که نمایشنامه شاه میمیرد را به عنوان نمایشنامهای کلاسیک از دیگر آثار یونسکو و سایر نویسندگان تئاتر نو متمایز میسازد.
کتاب حاضر، آخرین نمایشنامه این نویسنده است که شخصیت معروف «برنژه» در آن حضور دارد، این نمایشنامه حال و هوای غریبی دارد، بر اساس سناریویی برای باله به نگارش درآمده و به صورتی ریتمیک و موسیقیایی بسط مییابد.
نمایشنامه پیوند طنزآمیز و نقیضهای با تراژدیهای سنتی و به قول «ریچارد دوم» شکسپیر «روایات غمانگیز مرگ شهریاران» دارد، که از همان شروع نمایشنامه مشخص میگردد. «مارگریت» به شاه میگوید: «یک ساعت و نیم دیگر خواهی مرد. پایان نمایش زمان مرگ توست.» چند صفحة بعد به او یادآوری میکند که «ظرف یک ساعت و بیستوپنج دقیقه خواهی مرد».
طبیب هم که درعینحال جلاد و منجم دربار نیز هست، حرف «مارگریت» را تأیید میکند و میگوید: «بله اعلیحضرت، ظرف یک ساعت و بیستوچهار دقیقه و پنجاه ثانیه». ادامة نمایش تلاش مضحک شخصیتهاست برای متقاعد کردن شاه به واقعیت فانی بودنش، نمایشی که کاملا در تالار بازی میشود، کاملاً وحدت زمان و مکان و موضوع را به سبک تراژدیهای کلاسیک رعایت میکند.