- موجودی: موجود
- مدل: 116391- 118/1
- وزن: 0.30kg
شاعران بخش جویم
نویسنده: كرامت الله تقوی
ناشر: تحت جمشید
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 144
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1380 - دوره چاپ: 1
کیفیت: نو ~ صفحه ی اول کتاب نوشته دارد.
مروری بر کتاب
در فصل بهار بر و بومش از لاله و سبزهتر تو گویی که یاقوت رست از زبرجد
کرامتاله تقویجویمی از نویسندگان مطرح حوزه شناخت فارس و از پژوهشگران قابل در زمینه فرهنگ عامه و از لارستان پژوهان معاصر ماست که با قریب سه دهه مطالعات ارزنده و نگارش کتب سودمند در زمینههای زادگاه خود، جویم و شهرستان بزرگ و تاریخی لار و مراوده با ایرانشناسان و فارسنگاران توانسته زوایای تاریکی از تاریخ پنهان و کهن دیار لار و حومه را روشن نماید ...
دانشمندان، شاعران و نامآوران جویم:
اولین شاعر شناخته شده جویمی محمد بن علی جویمی است که در سدههای نخستین هجرت میزیسته و اشعار خود را به زبان عربی میسروده است. ملا محمد صالح بن ملا جمال هرمی(وفات 1310ش) بیشترین اشعار حماسی شاعران جویم را بهخود اختصاص داده است. وی تنها شاعر روشندل بخش جویم است که نابینا به دنیا آمد.
شیخ عبدالعزیز روستایی بلغانی با 509بیت شعر بیشترین اشعار بهجای مانده شاعران بخش جویم را به خود اختصاص داده است. همچنین طولانیترین مثنوی شاعران بخش جویم موسوم به «موش و گربه» در 363بیت توسط وی سروده شده است.
شیخ یاسین بلادی (زنده در 1147ق) با نوشتن 20جلد کتاب بیشترین رقم تألیف دانشمندان جویمی را به خود اختصاص داده است.
شیخ احمد جویمی کتابدار مدرسه اسفریس نیشابور بود که با ابوالقاسم فردوسی و محمد دقیقی طوسی مراوده و رفت و آمد داشت.
شیخ صدرالدین کاریانی در جامع عتیق شیراز تفسیر کشاف زمخشری را تدریس میکرده است. از حافظان قرآن کریم بوده و به نحوی بینظیر هر سوره را از آخر به اول از حفظ میخوانده است. شمس الدین لاغری از شاعران درباری بخش جویم که در خدمت سلاطین سلجوقی بوده با مجیر بیلقانی (متوفی 586ق.) و اثیر اخسیکتی (متوفی 577ق.) رفاقت و رفت و آمد داشت. شیخ علی اصغر رحمانی جویمی (1301-1358) از مشاهیر شاعران معاصر از شهر جویم برخاسته است.
ای صبا فاش بگو یار سبکبال کجاست آن فسون چشم کمان ابروی تکخال کجاست
در سمرقند و بخارا، ری و بلخ و جویم گر نباشد تو بگو آن بت کهنسال کجاست
از جویم خوب رفته تا باغ بلور کردیم بساط کامرانی را جور
با یار عزیز در شبی سرد و خموش رفتیم به سمت قریه اشکم شور
کجا جویی؟ که از یم، یمتری تو و از باغ ارم خرّمتری تو
عزیزی خوانده «شهر صالحانت» که با این واژهها محرم تری تو