- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 158691 - 23/7
- وزن: 0.20kg
شازده احتجاب
نویسنده: هوشنگ گلشیری
ناشر: نیلوفر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 120
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1399 _ 1384- دوره چاپ: 17 _ 14
مروری بر کتاب
شازده احتجاب توی همان صندلی راحتی اش فرورفته بو و پیشانی داغش را روی دو ستون دستش گذاشته بود و سرفه می کرد. یک بار کلفتش و یک بار زنش آمدند بالا.
فخری در را تا نیمه باز کرد، اما تا خواست کلید برق را بزند صدای پا کوبیدن شازده را شنید و دوید پایین .
فخرالنساء هم آمد و باز شازده پا به زمین کوبید.
سرشب که شازده پیچیده بود توی کوچه ، در سایه روشن زیر درخت ها، صندلی چرخدار را دیده بود و ...
از هوشنگ گلشیری نویسنده سرشناس کشورمان هفت رمان، دو داستان بلند، شش مجموعه داستان، یک فیلم نامه و چند اثر غیر داستانی باقیمانده است که مشهورترین همه آنها، نخستین رمان او شازده احتجاب است. شازده احتجاب یکی از برجسته ترین رمانهای فارسی است. جایگاه این اثر در ادبیات داستانی ما کما بیش در ردیف بوف کور، یا با فاصله ای اندک پس از آن است.
شازده احتجاب اولین بار در سال ۱۳۴۸ منتشر و از آن پس چندین بار تجدید چاپ شده است. نسخه شازده احتجاب ما چاپ هفتم و مربوط به سال۱۳۵۷ است. من آن را در سال ۱۳۶۳ از یک کتاب فروشی در دوراهی قلهک خریده ام و با وجود آن که در فاصله ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۳ قیمت خیلی چیزها از جمله کتاب چند برابر شده بود، فروشنده آن را به همان قیمت پشت جلد، ده تومان حساب کرد. پس از رسیدن به خانه داستان را بلافاصله و یک نفس خواندم و با خودم قرار گذاشتم که بعدها دوباره آن را بخوانم.
این که این روزها دوباره رفتم سراغ شازده احتجاب، دلیلش داستان خانم دلویِ ویرجینیا وولف و گفتگویی بود که با یکی از دوستان در مورد سبک آن، و همینطور جریان سیال ذهن و سابقه آن در داستان نویسی فارسی داشتم.
شازده احتجاب به جز فلاش بک های آن، در فاصله زمانی یک سرشب تا پیش از طلوع آفتاب روز بعد می گذرد. خسرو ملقب به شازده احتجاب تنها و بیمار در اتاقی غبار گرفته و تاریک نشسته است. در تخیل تب آلود او افراد خانواده یکی یکی از قابهای عکس خود خارج می شوند و به خاطرات گذشته او جان می بخشند.
خسروآخرین عضو یک خانواده اشرافی و حکومتی قاجاری است. پدر بزرگ او، شازده بزرگ؛ اقتدار فردی و حکومتی خود را به شیوه پدرانش با استفاده از چوب و فلک، کند و زنجیر و سر بریدن و گچ گرفتن گناهکار و بی گناه اعمال می کرده است. نوبت به پدر خسرو که می رسد روش حکومت کردن تغییر کرده و تانک و تیربار جایگزین جلاد و داغ و درفش شده است. پدر خسرو در اولین آزمون جدی قدرت نمایی، به عنوان افسر فرمانده یک واحد نظامی دستور قلع و قمع گروهی شورشی را می دهد؛ اما بعد از کرده خود پشیمان می شود؛ و از همین جا است که ستاره اقبال خانواده روبه افول می گذارد.
دور زمانه به خسرو که می رسد، وضعیت به کلی تغییر کرده است. قدرت اوکه مردی سودایی، نحیف و قمار باز است و از فروش ماترک اجدادی گذران می کند تنها به اندازه ای است که می تواند مستخدم خانگی خود، فخری را در خانه حبس کند و وادارش کند ادای همسرش را در آورد...