- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 165402 - 103/2
- وزن: 1.00kg
سینوهه کاهن اعظم مصر
نویسنده: میکا والتاری
مترجم: هادی عادل پور
ناشر: نوین
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 656
اندازه کتاب: وزیری سلفون - سال انتشار: 1385 - دوره چاپ: 6
مروری بر کتاب
نام من، “سینوهه” است و من این کتاب را برای مدح خدایان نمی نویسم؛ زیرا از خدایان خسته شده ام. من این کتاب را برای مدح فراعنه نمی نویسم زیرا از فراعنه هم به تنگ آمده ام. من این کتاب را فقط برای خودم می نویسم بدون اینکه در انتظار پاداش باشم یا اینکه بخواهم نام خود را در جهان باقی بگذارم.
آن قدر در زندگی از فرعون ها و مردم زجز کشیده ام که از همه چیز حتی امیدواری تحصیل نام جاوید, سیرم. من این کتاب را فقط برای این مینویسم که خود را راضی کنم و تصور مینمایم که یگانه نویسنده باشم که بدون هیچ منظور مادی و معنوی کتابی می نویسم. هرچه تا امروز نوشته شده، یا برای این بوده که به خدایان خوشامد بگویند یا برای این که انسان را راضی کنند. من فرعون ها را جزو انسان می دانم زیرا آنها با ما فرقی ندارند و من این موضوع را از روی ایمان می گویم.
من چون پزشک فرعون های مصر بودم از نزدیک، روز و شب، با فراعنه حشر و نشر داشتم و می دانم که آنها از حیث ضعف و ترس و زبونی و احساسات قلبی مثل ما هستند. حتی اگر یک فرعون را هزار مرتبه بزرگ کنند و او را در شمار خدایان درآورند باز انسان است و مثل ما می باشد. آنچه تا امروز نوشته شده، به دست کاتبینی تحریر گردیده که مطیع امر سلاطین بوده اند و برای این می نوشتند که حقایق را دگرگون کنند. من تا امروز یک کتاب ندیده ام که در آن حقیقت نوشته شده باشد.
در کتاب ها یا به خدایان تملق گفته اند یا به مردم یعنی به فرعون. در این دنیا تا امروز در هیچ کتاب و نوشته، حقیقت وجود نداشته است؛ ولی تصورمی کنم که بعد از این هم در کتابها حقیقت وجود نخواهد داشت. ممکن است که لباس و زبان و رسوم وآداب و معتقدات مردم عوض شود ولی حماقت آنها عوض نخواهد شد و درتمام اعصار می توان به وسیله گفته ها و نوشته های دروغ مردم را فریفت. زیرا همانطور که مگس، عسل را دوست دارد، مردم هم دروغ و ریا و وعده های پوچ را که هرگز عملی نخواهد شد دوست می دارند. آیا نمی بینید که مردم چگونه در میدان، اطراف نقال ژنده پوش را که روی خاک نشسته ولی دم از زر و گوهر می زند و به مردم وعده گنج می دهد می گیرند و به حرفهای او گوش می دهند. ولی من که نامم (سینوهه) می باشد از دروغ در این آخر عمر نفرت دارم و به همین جهت این کتاب را برای خود می نویسم نه دیگران. من نمی خواهم کسی کتاب مرا بخواند و تمجید کند.
نمی خواهم اطفال در مدارس عبارات کتاب مرا روی الواح بنویسند و از روی آن مشق نمایند. من نمی خواهم که خردمندان در موقع صحبت از عبارات کتاب من شاهد بیاورند و بدین وسیله علم و خرد خود را به ثبوت برسانند. هرکس که چیزی می نویسد امیدوار است که دیگران بعد از وی، کتابش را بخوانند و تمجیدش کنند و نامش را فراموش ننمایند. به همین جهت ایمان خود را زیرپا می گذارد و همرنگ جماعت می شود و مهمل ترین و سخیف ترین گفته ها را که خود بدان معتقد نیست می نویسد تا اینکه دیگران او را تحسین و تمجید نمایند. ولی من چون نمی خواهم کسی کتاب مرا بخواند همرنگ جماعت نمی شوم و اوهام و خرافات او را تجلیل نمی کنم …...
آمون هوتِپ سوم (به معنای آمون خُرسند است) نهمین فرعون از دودمان هجدهم فراعنه مصر باستان بود. وی پس از مرگ پدرش توتمس چهارم به جای او بر تخت نشست. برپایه دانستهها او از شهبانوی سوگلیش تیه دو پسر داشت که یکی از آنان با نام آخناتون پس از پدر بر تخت نشست. وی روی هم سه پسر داشته که یکی دیگر از پسرانش اسمنخکارع رازآمیز است که پس از آخناتون به پادشاهی رسید. وی همچنین در سال دهم پادشاهیاش با گیلوخپا دختر شوتتارنای دوم پادشاه میتانی پیمان زناشویی بست. تاکنون ۲۵۰ تندیس از آمون هوتپ سوم به دست آمده است.
این تندیسها سراسر زندگی آمون هوتپ سوم را پوشش میدهند. او میان ششسالگی تا دوازدهسالگی به پادشاهی رسیده است و سالهای فرمانروایی او همراه با آشتی، کامیابی و شکوه مهرازی (معماری) بوده است. در آینده از روزگار او به عنوان زمانی که مصر به شکوفایی معماری و نیرومندی در پیوندهای فرامیهنی دست یافته بود نام بردند. در ۱۸۸۷ در بایگانی عمارنه سندهایی از پیوندهای دیپلماتیک میان مصر و آشور، میتانی، بابل و خاتوشا یافت شد...
در کتاب سینوهه از زبان سینوهه نوشته شده است که توت آنخ آمون داماد کوچک آخناتون بوده است و پس از آنکه آخناتون به دست سینوهه و آیی (آمی) و هرمهب با جام زهر کشته می شود، اِسمِنخکارع داماد اول آخناتون به تخت مینشیند و بعد از کشته شدنِ او، توت آنخ آمون فرعون مصر می شود و پس از مرگش آیی (آمی) تاج گذاری می کند. همچنین در این کتاب آورده شده است که اِسمِنخکارع به صورت نه چندان اتفاقی در هنگام ماهیگیری، طعمه تمساح های نیل می شود و توت آنخ آمون پس از او فرعون می شود، در حالی که کودکی خردسال بوده است. در کتاب سینوهه نیز مرگ توت آنخ آمون مرموز و ناشناخته معرفی می شود.