دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

سیما جان

سیما جان
درحال حاضر موجود نمی باشد
سیما جان
  • موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
  • مدل: 156339 - 90/4
  • وزن: 0.20kg
0 ریال

سیما جان

نویسنده: محمد عاصمی
ناشر: سپهر
زبان کتاب: فارسی 
تعداد صفحه: 95
اندازه کتاب: جیبی - سال انتشار: 1345 - دوره چاپ: 1

کمیاب - کیفیت : نو

 

مروری بر کتاب 

نامه‌هایی از محمد عاصمی

با نامه ای از محمود تفضلی

محمد عاصمی در جوانی شاعر و نویسنده‌ای پرشور بود و اشعار حماسی او با امضای «شرنگ» در نشریات چپ منتشر می‌شد. محمد عاصمی پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تحت پیگرد قرار گرفت و ناگزیر شد ایران را ترک کند و در آلمان اقامت گزیند. وی ۲۱ آذر ۱۳۸۸ در سن ۸۴ سالگی در بیمارستانی در نزدیکی شهر مونیخ درگذشت.

... سیماجان ! حق با توست من همیشه تنهایم. اما تنهایی‌های من تنها نیستند. دردنیای تنهایی خود شور و غوغایی دارم. این سکوت و خاموشی، توفان می ‌زاید. در ابرهای سیاه، رعد می‌غرٌد وبرق می‌خندد. من هم مدت‌ها ابر آلودم. آسمان اندیشه‌ام گرفته و درهم است. اما تو خوب می‌دانی که این آسمان خواهد بارید و پس از باریدن، گلهای سرخ عشق و امید را خواهد رویاند. آسمان اندیشه‌ام خلق می‌کند ومی‌آفریند. ابراست و می‌بارد.

سیماجان! نه آتشم، ونه اشکم. سیاهی ِ اندوهم که بسان ِ ابری تیره می‌بارم و آنسان که دیده یی زیر رگبار هایم سرخی ِ گلهای عشق را می‌پرورانم… تو خوب می‌دانی که من هرگز جز با خنده‌های اشک نخندیده‌ام ولی همیشه لبخندی بوده‌ام که با فروتنی بسیار لبها را بوسیده‌ام. دلم می‌خواست یک نت ِ موسیقی باشم و در هر قلبی آشیان کنم و بدانم که چگونه باید بلرزانم. تب کرده‌ام. گرمای سوزنده‌یی از درونم شعله می‌کشد.

غیر از تب، آتش ِ دیگری نیز در جویبار ِ کبود شریان هایم می‌لغزد. این آتشی است که اسم آن را غم گذاشته‌ام. این غم سالهاست که درونم را می‌کاود و به هستی ِ پُر ما جرایم چنگ می اندازدو پیکرم را دردست استخوانی‌اش می‌فشارد. این تب سالهاست که مرا می‌گدازد...

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات