- موجودی: موجود
- مدل: 189761 - 32/4
- وزن: 0.80kg
سیری در نقد ادبیات روس
نویسنده: اندرو فیلد
مترجم: ابراهیم یونسی
ناشر: نگاه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 360
اندازه کتاب: وزیری گالینگور روکشدار - سال انتشار: 1369 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو ؛ لبه روکش کتاب سائیدگی مختصری دارد
مروری بر کتاب
... ادبیات روسیه، یکی از غنیترین گنجینههای ادبی جهان است، با این همه نقادان و سخنسنجان، چه روس و چه غیر روس، خدمات چندانی به ادبیات روسیه نکردهاند، و این سخن پوشکین حقیقتی در خود نهفته دارد که:
«ما به هر حال ادبیاتی داریم، اما نقدی نداریم.» سیری در نقد ادبیات روس، کتاب مرجع و ارزشمندی است از اندرو فیلد که تعمداً حاوی بحث و بررسی دربارة برخی آثار معروف نیست و نیز قصد ندارد جُنگی از مقالات و اظهارنظرهای انتقادی باشد. هدف این کتاب ارائه دریافتی نو و بنیادی از ادبیات روسیه است.
اثر حاضر، با هدف بیان دریافتی نو و بنیادی از ادبیات روسیه تدوین شده است. این کتاب دربردارندة مجموعه مقالاتی است که با موضوع نقد ادبیات روس نگاشته شدهاند. ادبیات پربار روسیه، همواره از نقد آگاهانه محروم بوده است. در این راستا نگارنده تلاش کرده تا با گردآوری این مقالات سیری را از نقد این ادبیات غنی آشکار کند.
این اثر، یکی از کتب مرجع در این زمینه محسوب میشود و راهگشای علاقهمندان و محققان در زمینة ادبیات روس و نقد و بررسی آن خواهد بود. زبان اثر ساده و روان و مناسب برای مخاطب عام است. در میان مقالات، آثاری از «ماکیسم گورکی»، «ویکتور اشکلوفسکی»، «نیکلای چوکوفسکی» و «والری بریوسف» به چشم میخورد.
...آخماتووا،آندره یی وازنه سنسکی و بولات آکودژاوا راه آفرینندگی پاسترناک راهی ناهموار و پیچیده است.پاسترناک به نوعی،به سوی حالت های محیط پیش از اکتبر و اندیشه هایی میل کرده است که به طور کلی اومانیسم خوانده می شوند.این جریان موجب کشمکش و برخوردی شده است که ویژهء خود او است:
برخورد بین جاودانه و گذرا،بین شعر و تاریخ.
هنرمند،مخواب،مخواب، خود را به چنگ رؤیا مسپار.
تو گروگان ابدیّتی تو زندانی زمانی.
اما در شعر پاسترناک«ابدیّت»و«زمان»جدا جدا در کنار هم ظاهر نمی شوند. پاسترناک در یک رشته اشعار کوتاه و بلندی که در مواقع مختلف زندگی سروده انقلاب و واقعیت جدید شوروی را ادراک کرده و (به شیوهای که خاص او است)این انقلاب و ...
...در اشعاری که به چشمانداز میپردازند پاسترناک به ندرت از خویشتن یا به صیغهء اول شخص از خود سخن میدارد.وی مجّدانه از به کار بردن«من»خود پرهیز میکند. ترجیح میدهد بگذارد«برف»و«باران»او را معرفی کنند و جایش را بگیرند. طبیعت نقش شاعر را بر عهده می گیرد و نه تنها خود را مکشوف می سازد بلکه وی را نیز معرفی می کند:
«این نه من هستم که باید از بهار سخن بدارم،این بهار است که باید از من سخنی بدارد.»
«این نه من هستم که باید از باغ سخن ساز کنم،بلکه این باغ است که باید از من سخن ساز کند