- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 165224 - 75/3
- وزن: 1.00kg
سیر عرفان در اسلام
نویسنده: زین الدین کیائی نژاد
ناشر: اشراقی
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 550
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1366 - دوره چاپ: 1
کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
تصوف، طریقهای در معرفت و در تربیت است كه در بین مسلمانان رایج بوده و پیروان آن هرچه را جز خدا ترك كرده و به عبادت و گوشهنشینی مشغول هستند. ظاهرا حقیقت این است كه تصوف در آغاز جنبهی اسلامی داشته و بعدها عناصر خارجی از منابع مختلف وارد آن شده است. نگارنده در كتاب حاضر خاستگاه اصلی تصوف را بیان و تصوف در قرنهای سوم تا ششم را بررسی میكند. در ادامه به موضوع وحدت وجود در صوفیه میپردازد و افرادی چون ابن عربی و حلاج را معرفی میكند.
در بخش بعدی به تصوف قرن هفتم، مراكز اصلی رشد تصوف و برخی كرامات صوفیه اشاره میكند و سپس موضوعاتی چون تكفیر صوفیه را مطرح ساخته و افرادی چون میثم بحرانی، فهد حلی، علی كاشفی، شاه نعمت ولی و دیگر صوفیان قرن 8 و 9 را معرفی میكند. همچنین اوراد و ازكار صوفیه و حالات آنها را در دورههای مختلف بیان میكند و نیز دربارهی كتاب فیهمافیه مولوی توضیحاتی میدهد. نگارنده در بخشهای پایانی موضوعاتی چون قلندر و قلندریه، عرفان و عارف، هدف عرفان،و نیز ویژگیهای غزلهای عرفانی حافظ و مولانا و دیدگاههای این دو را بررسی میكند.
دکتر زین الدین کیایی نژاد (1296- 1378ش) شاعر، استاد دانشگاه و مؤلف آثار فلسفی و عرفانی. در روستای «گلیرد» طالقان از تواب امام محمد غرالیع شهرستان ساوجبلاغ، زاده شد. پس از فراگیری مقدمات علوم اسلامی جهت ادامه تحصیل رهسپار تهران شد و بعد از تلاش های فراوان، موفق به دریافت درجه دکتری در رشته «ادیان و عرفان» از دانشگاه تهران گردید. مدیرکل حقوقی وزارت امور اقتصادی و دارایی، ریاست شعبه پنجم دیوان محاسبات و تدریس در دانشکده الاهیات دانشگاه تهران از فعالیت های علمی و اجتماعی او به شمار می رود....
کلمه عرفان در فرهنگ اسلامی به معنی شناختن آمده است و در لغتنامهها به معنی علم و دانش تفسیر گردیده است، ولکن از جهت مفهوم میان علم و معرفت فرقهای قایل شدهاند، از جمله اینکه معرفت، علم پس از جهل است و از این جهت است که به خداوند عالم گفته میشود نه عارف، زیرا علم خداوند ازلی است و مسبوق به جهل نمیباشد.
در تعیین اصل و ریشه کلمه تصوف و اشتقاق آن نظرهای گوناگون و مختلفی وجود دارد. که مشهورترین و صحیحترین نظر این است که کلمه صوفی از "صوف" به معنای "پشم" مشتق است. زیرا در این تردید نیست که صوفیه پشمینهپوش بودهاند و چنین مینماید که این عمل آنها به تدریج باعث آن شده است که به نام صوفی معروف شوند.
برخی معتقدند که تصوف از مصداق و شعبههای عرفان است، نه تمام آن؛ به این معنی که عرفان عالیتر و والاتر از تصوّف میباشد، تصوّف روش و طریقهای است که از سرچشمه عرفان فیض میگیرد. و عرفان با مفهوم کلی آن شامل تصوّف و دیگر روشها و طریقهها نیز میگردد. در سخنان بزرگان صوفیه عارف در مقام بالاتر و عالیتر از صوفی ذکر شده است، چنانکه در کتاب اسرار توحید آمده است که خواجه مظفر نوغانی به شیخ ابوسعید گفت:« صوفیت نگویم و درویشت هم نگویم بلکه عارفت گویم به کمال، شیخ گفت آن بود که گوید....