- موجودی: موجود
- مدل: 190571 - 76/4
- وزن: 0.50kg
- JAN: keynaz
سیاه سپید اندرون
نویسنده: عبدالغفور آرزو
ناشر: ترانه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 400
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1380 - دوره چاپ: 2
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو ؛ لبه بیرونی کتاب کمی سیاه شده
مروری بر کتاب
سیری در آثار مولانا حاج محمد اسماعیل سیاه
هر جای هر که را که ببینی ز ضرب دزد
از پای لنگ باشد و از دست خود چلاق
فریاد ما به سمع وزارت نمیرسد
داریم همچو طفل به حلقوم خود خناق
اسماعیل سیاه معروف به اسماعیل گوزُک یا سیاه سپید اندرون شخصیت بذله گو، سیاستمدار، مبارز و یکی از شاعران معاصر افغانستان، اهل هرات و از فرهنگیان، درباریان، شخصیتهای با نفوذ فرهنگی و سیاسی زمان خویش بود که شعرها، شوخیها و مزاحهای متعددی از او بیادگار ماندهاست.
بارزترین یادگارهای اسماعیل سیاه، شوخیها و مزاحهای متعدد او و شکست ناپذیری اش در مزاح و شوخی است که همینک پس از گذشت نزدیک به یک سده هنوز زبانزد مردم افغانستان است. حاجی اسماعیل سیاه بیش از همه در میان مردم هرات معروف است. او را در زمان زندگیاش بیشتر بنام گوزُک میشناختند.
از حاجی اسماعیل سیاه دو اثر بجای ماندهاست، اثر اولی بنام دیوان شاعر با کوشش عبدالرحیم خان نایب سالار بچاپ رسید که پس مدت کوتاهی توسط ایادی حکومت وقت جمعآوری گردید و این اثر به صورت کل از همان تاریخ نایاب گردید.گرگ و شغال نام اثر دیگر اسماعیل گوزُک است این اثر مثنوی است و حدود ۶۲۷ بیت دارد. این مثنویها در واقع به انتقاد از نظام امانی (حاکمیت امانالله خان) پرداختهاست.
مجموعه آثار شاعر نشان دهنده رسالت اجتماعی حاجی است. ستیز گسترده، مبارزه با با استعمار، استبداد، غارت، دین نمایی، تحجر، تزویر، بیحجابی، فحشا، خرافات، قانونشکنی و بی امنی مهمترین شاخصههای تفکر حاجی اسماعیل سیاه است. مشروطه خواهان زمان زندگی اش او را واجب القتل خواندند.
بدون شک شخصیت شوخ و بذله گویی مانند اسماعیل سیاه در دوران معاصر در افغانستان نظیر ندارد، بذله گوییها، شوخیها و مزاحهای او بی شباهت به شخصیتهای افسانوی مانند ملا نصرالدین نیست. بعد از جوانی، سیاه سپید اندرون به یک شخصیت محبوب بذله گو در میان حاکمان دولتی و مردم مبدل شد.
در هرات شاید کمتر کسی پیدا شود که نام حاجی اسماعیل سیاه، را نشنیده باشد. او شاعر، طنزنویس و سیاستدار بود، اما بیشتر به خاطر روایتهای طنزگونهاش شهرت دارد.قصه و روایتهای زیادی از حاجی اسماعیل به شکل مکتوب و شفاهی وجود دارد که مردم با شنیدن آنها شاد میشوند. افزون بر این، او زبان منتقد داشت و نابسامانیهای موجود و ضعف مقامهای حکومتی را آشکارا با زبان طنز به باد انتقاد میگرفت.
از عمدهترین شاخصههای دیگر حاجی حاضرجوابی او در شوخی وها و مزاحها بود. تا آنجاییکه حاکمان و والیان او همواره را به دربار فرا میخواندند، با او شوخی میکردند، تلاش میکردند او را شکست دهند، اما حاجی شخصی نبود که به راحتی در بذله گویی شکست بخورد، هرچند در مواردی حاجی حتی از یک کودک نیز شکست خوردهاست؛ که دو نمونه پیروزی و شکست او در کتاب سیاه سپید اندورن نوشته عبدالغفور آرزو چنین آمدهاست.
یکی از مشهورترین روایتها از بداههگویی حاجی اسماعیل دیدارش با صدراعظم محمدهاشم خان است. وقتی هاشم خان سوال میکند: «چه برایم سوغات آوردهای؟» حاجی در جواب میگوید: «دوستان به دوستان گرانبهاترین و کمیابترین اشیا را سوغات میآورند، و فعلاً از ین دو چیز (نان و گوگرد) گرانبهاتر در هرات نیافتم که به حضور تقدیم کنم.» داستانی که روایتگر گرانی نان و گوگرد در هرات است و حاجی آن را به صدراعظم بیان کرده است.
پکوره یک غذای معروف هراتی است، روزی حاکم شهر کابل به هرات میآید و همراه با اسماعیل سیاه برای خوردن پکوره به بازار میرود. والی در حال خوردن پکورهاست و اسماعیل سیاه در حال خوردن یا چوریدن استخوان، والی که در حال پکوره خوردن است با استفاده از فرصت خطاب به اسماعیل سیاه میگوید: شما هراتیها که این همه استخوان میخورید پس سگهای شما چی میخورند؟، حاجی بلافاصله جواب میدهد «پکوره»
در مواقعی نیز حاجی تلاش کرده تا کس یا کسانی را بخنداند و همزمان به شوخی شکست دهد، اما بر عکس آن اتفاق افتادهاست. بهطور مثال روزی کودکی در حال جمعآوری قشاد (سرگین حیواناتی مانند خر و گاه) بود. حاجی از کنارش رد شد و به شوخی رو به کودک کرد و گفت: اگر من هم سرگین کنم جمع میکنی؟ کودک گفت نه: حاجی پرسید چرا؟ کودک گفت: مادرم مرا توصیه کردهاست که سرگین خر پیر را جمعآوری نکنی.
فهرست
طنز و تجدد
تفرج و ترنم
گریه متبسم
در امتداد تاریخ
آرمان و واقعیت
بلاغت ظریف
فکر جهانی
غزلها و قصیدهها
راهنمای گویش واژهها به همراه معنی آنها
و...