سگ ولگرد ؛ متن کامل

سگ ولگرد

نویسنده: صادق هدایت
ناشر: امیر کبیر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 172
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1342 - دوره چاپ: 7

کمیاب - کیفیت : باز چاپ 

مروری بر کتاب

این یک سگ اسکاتلندی بود که پوزه کاو دودی و بپاهایش خال سیاه داشت، مثل اینکه در لجن زار دویده و به او شتک زده بود.گوش های بلبله، دم براغ، موهای تابدار چرک داشت و دو چشم باهوش آدمی در پوزه پشم آلود او می درخشید.

در ته چشمهای او یک روح انسانی دیده می شد، در نیم شبی که زندگی او را فرا گرفته بود، یک چیز بی پایان در چشم هایش موج می زد و پیامی با خود داشت که نمی شد آن را دریافت، ولی پشت نی نی چشم او گیر کرده بود.

آن که روشنائی و نه رنگ بود، یک چیز دیگر باورنکردنی مثل همان چیزی که در چشمان آهوی زخمی دیده می شود بود، نه تنها یک تشابه بین چشمهای او و انسان وجود داشت بلکه...

... انگشت شمارند نویسندگان ، شاعران یا هنرمندانی که در هنگام زندگی یا پس از مرگ روشن شدن گوشه های پنهانی زندگی شخصی شان همچنان تاب و ستودنی بر جا مانده باشند.بی گمان صادق هدایت یکی از آنهاست و علی رغم انگیزه های نا جوانمردانه ای که درحقش شده است اگر به خطوط ریز جویبار زندگی اش دقت کنیم عمق روح و ماهیت شخصی اش را بهتر می یابیم.

هدایت از چشمه هایی دردری اصیل جوشیده و رها ازهرگونه آلودگی صافی و زلالی بر گستره نسل های پس از خود جاری شده است. او نه بت پرست بوده و نه کوچکترین گرایشی به بت شده داشت. گناهش همین بود و بس. مجموعه داستانی است که صادق هدایت درسال 1321 آنها را نوشته است

فهرست

دن ژوان
بن بست
کاتیا
تخت ابونصر
تجلی
تاریکخانه
میهن پرست