- موجودی: موجود
- مدل: 199268 - 74/4
- وزن: 1.60kg
سوگند در زبان و ادب فارسی
نويسنده: حسین کیانی
ناشر: دانشگاه تهران
زبان كتاب: فارسي
تعداد صفحه: 820
اندازه كتاب: وزیری - سال انتشار: 1371 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو
مروری بر کتاب
اگرچه سوگند و قسم در نهاد مردم این مرزوبوم جای گرفته و در زندگانی روزمره ورد زبان شده است تا آنجا که سوگند و قسم خوردن کاری عادی و پیش پاافتاده به حساب آمده است، ولی سوگند آداب و رسومی دارد و از مراسم کهنه و قدیمی جهان به شمار میآید. در این کتاب ابتدا درباره سوگند پیش و پس از اسلام مطالبی بیان شده و سپس به بحث و بررسی سوگند در زبان و ادب فارسی پرداخته شده است. در این کتاب انواع سوگند در هر دوره و زمانی و همچنین در نثر و نظم بررسی و تبیین گردیده است.
این کتاب، پژوهشی است درباره سوگند در زبان و ادبیات فارسی. در این پژوهش در کنار الفاظ و اصطلاحاتی که برای سوگند در شعر فارسی به کار رفته، منظور و هدف گوینده نیز - که همان اغراض سوگند است- مورد بررسی قرار گرفته است.همچنین با توجه به تنوع سوگند و ویژگی های آن در ادوار مختلف تاریخی، اختصاصات سوگند در هر دوره و زمان نقد و بررسی شده است.
خوردن سوگند (گوگرد) برای اثبات بیگناهی از کهنترین مراسم در جهان بوده است.در ادبیات فارسی«سوگندنامه»هاو در زبان فارسی«سوگند خوردن»جایگاه ویژهای دارند.آن چه میخوانید جستاری در این مباحث است.«سوگندنامه»/قسمنامه،شعر یا نثری که در آن شاعر یا نویسنده انواع سوگند را یاد کند و بیشتر غرضش از آوردن سوگندهای گوناگون اثبات بیگناهی خویش از نسبتهایی باشد که مخالفان و بداندیشان بدو دادهاند.روی هم رفته سوگند را اقرار و اعترافی تعریف میکنند که شخص از روی شرف و ناموس خود میکند و یا خدا،یا بزرگی را شاهد میگیرد.»
«واژهی سوگند،در اوستا سئو کشته (Seokenta) (-گوگرد)از ریشهی «سوکنت ونت»(مرکب از سوکنت- گوگرد و ونت-صاحب و دارنده)به معنی دارای گوگرد،در ایران باستان. یکی از انواع ور(آزمایش)بود و آن عبارت بود از خورانیدن آب آمیخته به آن به متهم،که از زود دفع شدن یا ماندن آن در شکم،تقصیر یا بیتقصیری متهم را تعیین میکردند. بعدها سوگند به معنی قسم به کار رفت.»
علامه دهخدا در ذیل توضیحات این واژه اضافه نموده است «چون گوگرد ملین و سبک،اثرش مشکوک است،میتوان تصور کرد که در روزگار پیشین به هنگام محاکمه،آن را با آب آمیخته به متهم مینوشانیده و از روی دفع شدن آن از شکم یا ماندن آب در شکم تقصیر و بیتقصیری او را معین میکردند.استعمال فعل خوردن با سوگند یادگار همین مفهوم است.»
سوگند خوردن با آداب و تشریفات خاصی انجام می گرفته است که دو نمونه از آن بدین ترتیب است:
۱. از کتاب پهلوی ایاتکار زریران، آنجا که ویشتاسپ شه می خواهد از دانش و بینش وزیر خود جاماسپ در مورد چگونگی جنگی که فردا با ارجاسپ پادشاه هون ها(خیونان) دارد، با خبر شود و جاماسپ که به سبب علم اختر شناسی و آگاهی از شکست شاه و شهادت برادرش و دیگران ، از اظهار جریان امر ابا (خودداری)داشت و شاه با اصرار زیاد از او می خواسته است که اطلاعات خود را در اختیار وی بگذارد، در این جا جاماسپ – پادشاه را بدین ترتیب سوگند می دهد: « . . . اگر شما خدایگان ، صواب بینید دست خویش را بر روی قلب خود برده به خوره (جلالت) اورمزد و دین مزدیسنان و جان زریر خود سوگند بخور و شمشیر پولادین و صیقلی را نیز از قبضه تا به سر تیغه سه بار دست بمال که : ترا نه بزنم و نه بکشم و نه ترا به زندان سپارم، تا بگویم که در آن رزم گشتاسپی چه خواهد شد. . . ».
۲. از کتاب سوگند نامه : در این کتاب اهمیت و اشکال آن برای سوگند خوار به خوبی آشکار است که بدون جهت کسی به چنین سوگند سختی تن در نمی داده. پیش از انجام گرفتن مراسم سوگند، میانجی باید کوشش کند که کار به سوگند نکشد و سوگند دهنده و سوگند خورنده پند دهد و آن دو را از نتایج ناهنجار آن بیاگاهاند و به سوگند خوار بگوید: تو که سوگند می خوری اگر به دروغ سوگند خوری باید بدانی که از این جهان بیرون نشوی پیش از این که نشانه زشتی بر تو پدیدار گردد، به سوگند خورنده باید یک شب وقت داده شود تا به عواقب سوگند درست بیندیشد و روز دیگر به وی اندرز دهند و متن سوگند نامه را بدو دهند که با دقت بخواند و به شدت سوگند پی برد ، اگر هیچ یک از این اعمال موثر نشد آنگاه آیین سوگند در آتشکده برپا می شود، بدین ترتیب: «سوگند خورنده سر به آب فرو برده و جامه پاک به تن کرده و پنام(: پارچه ای بوده که آن را روی دهان آویخته و با دو نوار پشت سر گره می زدند. این پارچه در وقتی به کار می رفته که موبد در مقابل آتش و انجام مراسم بوده که از آلودگی نفس و بخار دهان برکنار باشد.) انداخته در پرستشگاه درآید، موبد یا سردار وَر سرود «یثااهو» خوانده خطی دور او می کشد، ابتدا سوگند خوار در برابر آتشدان که در آن چوب صندل می سوزد و کندر بخور می شود، ایستاده نیایش خورشید می خواند، پیش سوگند خورنده جام آبی با اندک مایه گوگرد و کمی زرداب نهاده شده، همچنین پیاله ای آب ساده با نان پاره ای مقابلش گذارده شده، آن گاه سوگند خورنده اهورامزدا و مهین فرشتگان و ایزدان را چنین یاد می کند: من که فلان پسر فلان هستم، سوگند می خورم نزد هرمزد شکوهمند و فرهمند، نزد بهمن امشاسپند، نزد اردیبهشت امشاسپند، نزد شهریور امشاسپند، نزد سپندارمذ امشاسپند، نزد خرداد امشاسپند، نزد امرداد امشاسپند، سوگند می خورم به روان زرتشت اسپیتمان و به روان آذرپاد مهر اسپندان و به فروهر همه پاکان که بوده و هستند، که من هیچ چیز از تو فلان پسر فلان، ندارم و به جایی ننهاده ام و به کسی ندادم و هیچ از آن آگاه نیستم.
نه چیزی از زر نه از سیم و نه از آهن و نه از جامه و نه هر چیز که دادار هرمزد بیافرید، اگر این سوگند به دروغ خورم از تن و روان خویش بیزار باشم، از روان پدر و مادر و نیاکان و زن و فرزند خود بیزار باشم، از روان زرتشت اسپیتمان بیزار باشم و او نیز از من بیزار باشد، از گفتار هرمزد بیزار باشم، از اوستا و زند بیزار باشم، از فره دین مزدیسنا بیزار باشم، از فره آذر خوره که پشتیبان دانشمندان است بیزار باشم، از فره آذر برزین که پشتیبان کشاورزان است بیزار باشم، از فره آذرگشنسپ که پشتیبان سپاهیان است بیزار باشم، و از همه فروغ های ایزدی بیزار باشم و آن ها نیز از من بیزار باشند، اگر این سوگند به دروغ خورم هر گناه که از اژدهاک سر زده از هشت سالگی تا هزار سالگی که او را در بند کردند، من در سر پل چینوت پادافره آن ر ا بکِشَم، اگر این سوگند به دروغ خورم هر کرفه (: نیکوکاری) که من کرده ام به تو فلان پسر فلان رسد و هر گناه که تو کرده ای من در سر پل چینوت سزای آن بینم، ایزد مهر و ایزد سروش و ایزد رشن دانند که من راست گویم، دل و زبانم یکسان است، آن چه با زبان می رانم با آن چه در دل دارم یک هیچ گونه فریب در کار ندارم، به ایزد که چنین است.
- متهم پس از یاد کردن این سوگند دعای معروف «اشم و هو» به زبان رانده اندکی از آن آب ساده و پاره ای از آن نان می خورد.»
فهرست
1- سوگند پیش از اسلام
2- قسم در اسلام
3- سوگند در زبان و ادب فارسی در دوره اسلامی
4- سوگند نامه ها و قسم نامه ها