- موجودی: موجود
- مدل: 190056 - 37/3
- وزن: 0.20kg
سه گزارش کوتاه درباره نوید و نگار
نویسنده: مصطفی مستور
ناشر: نشر مرکز
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 121
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1391 ~ 1390 - دوره چاپ: 4 ~ 1
مروری بر کتاب
می زنم روی ترمز. یک بار. دوبار. سه بار. ده بار. ماشین نمی ایستد. با سرعت هزارکیلومتر برساعت دارم دنده عقب می روم اما بی هیچ برخوردی، به شکل حیرت آوری از لابه لای ماشین ها و آدم ها عبورمی کنم. گاهی از ترس چشم هایم را می بندم و منتظرمی مانم تا بکوبم به ماشینی، دیواری، درختی، عابری، چیزی. اما بعد که چشم ها را بازمی کنم می بینم بی هیچ برخوردی عبورکرده ام.
به جز خودم کسی توی ماشین نیست و من وحشت زده از شیشه ی عقب خیره شده ام به منظره ای که با سرعت سرسام آوری مدام نزدیک و نزدیک تر می شود. بعد کامیونی از خیابانی فرعی می پیچد توی مسیرم و من هزار بار می کوبم روی ترمز اما ماشین نمی ایستد. کمی بعد، درست لحظه ای قبل از برخورد با کامیون، با زنگ تلفن از خواب می پرم. تا حالا هزار بار این خواب را دیده ام. توی هر خواب جزئیات کمی تغییر می کند اما کلیاتش ثابت است. به تعبیرخواب اعتقادی ندارم بنابراین اگر این خواب معنایی هم داشته باشد برای من بی اهمیت است....
رمان «سه گزارش کوتاه درباره نوید و نگار» آخرین اثر مصطفی مستور است که همزمان با ایران، در ایتالیا هم منتشر شد.داستان سه روز از زندگی خواهر و برادری به نام نوید و نگار را روایت میکند که شخصیت نگار پیشتر در یکی از اپیزودهای رمان «استخوان خوک و دستهای جذامی» حضور داشته است. این رمان در فضای امروز تهران میگذرد و سفری است به لایههای زیرین جامعه امروز ایران و تهران.
...قبل از هر چیز باید بگم احتمالا از این داستان خوشتون نمیآد. اما به قول یحیی سورآبادی، همون که برای بچهها قصه مینویسه، گاهی از چیزی که امروز خوشتون نمیآد، ممکنه فردا خوشتون بیاد. اگه از اون آدمهایی هستید که میتونید تا فردا صبر کنید، گمونم بد نیست داستان رو بخونید.
جدی میگم. نوشتنش یکی دو سال طول کشیده؛ اما شرط میبندم خوندنش بیشتر از یکی دو ساعت وقتتون رو نگیره؛ به اندازه دیدن یکی از همین فیلمهای سینما و تلویزیون، مثلا. یا تماشای مسابقه فوتبالی، بوکسی چیزی. من به سهم خودم سعیکردهام خیلی زود سروته قضیه رو هم بیارم تا کل مصیبت خوندن توی بعدازظهر یک روز تعطیل تموم بشه...
مصطفی مستور زاده سال 1343 است و از آثار او به «چند روایت معتبر»، «عشق روی پیادهرو»، «من دانای کل هستم»، «دویدن در میدان تاریک»، «حکایت عشقی بی شین، بی قاف، بی نقطه»، «تهران در بعدازظهر»، «من گنجشک نیستم» و «استخوان خوک و دستهای جذامی» میتوان اشاره کرد.آثار مستور پیشتر، در کشورهایی چون اندونزی، ترکیه، آذربایجان و برخی کشورهای عربی ترجمه و منتشر شده است.