- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 161658 - 202/4
- وزن: 1.00kg
سه رویداد و سه دولتمرد
نویسنده: هوشنگ نهاوندی
ناشر: شرکت کتاب
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 800
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1388 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو ؛ باز چاپ
مروری بر کتاب
مصور
سه رویداد و سه دولتمرد، چنان که در عنوان کتاب هم آمده، تاملی است در باره یک دهه تاریخ معاصر ایران که پس از گذشت بیش از نیم قرن، نه تنها از دیدگاه تاریخی و تاریخ، بلکه از نظر سیاسی مورد بحث و حتی مجادله ی بسیاری از صاحب نظران است.
سه حادثه ی عمده ی تاریخ معاصر ایران: کوشش شوری ها برای تجزیه آذربایجان و قسمتی از کردستان و پایان بحران به همت همه ی مردم ایران، به ویژه قوام السلطنه، نهضت ملی کردن نفت که دکتر مصدق پرچم دار آن بود و سرانجام پایان حکومت مصدق و حوادث بیست و پنجم تا بیست و هشتم مرداد و نقش سپهبد زاهدی در آنها و زندگی و دوران حکومت او، همواره به طور مستقیم یا غیر مستقیم در همه ی بحث های مربوط به مسایل امروزی ایران پدیدار می شوند. در هر سه مورد، ایران دستخوش تحریکات یا مداخلات قدرت های بزرگ جهانی بود. در هر سه مورد، به خصوص پیرامون دوحادثه ی اخیر، هنوز اختلاف نظرها و گفتگوها آمیخته با عصبیت و موضع گیری های سیاسی و مرامی است.
هدف اصلی این کتاب، برسی دقیق و کاملا مستند پیرامون این سه حادثه است و تامل و تحقیق در باره ی زندگی نامه ی سیاسی بازیگران اصلی آنها، قوام السلطنه، دکتر مصدق و سپهبد زاهدی، و یادآوری از سیاستمداران و نظامیان دیگری که در این دوران نقش و سهمی داشتند. به ویژه آنانی که خادمان صدیق وطن خود بودند و همه باید بکوشیم که نام آنها به دست فراموشی سپرده نشود.
… نقطه نظرها و داوری های خود را در پایان کتاب نوشته ام. می دانم که بسیاری آنها را خواهند پسندید و تائید خواهند کرد و بسیاری دیگر به انتقاد و خرده گیری خواهند پرداخت. امیدوارم این بحث و گفتگوها به بازشناسی یک دوران سرنوشت ساز از تاریخ ایران، که بازتاب های آن هنوز ادامه دارد، یاری کنند و نسل های جوان تر بتوانند از آن، برای یافتن راه و روش های سیاسی آینده ی کشور بهر گیرند.
بازیگران سیاسی دو دسته اند گروهی سیاست سازند و گروه دیگر سیاستمدار گروه اول چه خالق و واضع اندیشه سیاسی باشند و چه نباشند بر پایه اصولی سخن می گویند که فراموشی و دیگرگویی را از آنان دور می کند اما گروه دوم مجریان امر سیاسی اند و به فراخور اوضاع و احوال حرف های متناقض می زنند...
...در انتخابات مجلس شانزدهم ۱۳۲۸ از همان آغاز سپهبد حاجی علی رزمآرا، رئیس ستاد ارتش تلاش کرد تا نیروهای نزدیک به خود را به مجلس بفرستد. مصدق و یارانش در جبهه ملی برای رویارویی با تقلب، به دربار متحصن شده و از شاه درخواست کردند تا جلوی دخالت ارتش در سیاست را بگیرد.
این انتخابات با پیروزی رزمآرا (که بعداً با رای همین مجلس به نخست وزیری رسید) به پایان رسید؛ ولی با پشتیبانی سرلشکر فضلالله زاهدی (رقیب دیرینه رزمآرا) در مقام رئیس شهربانی و حمایت ضمنی شاه که آنزمان رزمآرا را دشمن درجه یک خود میدید، صندوق های ساختگی آراء تهران باطل شده و در نوبت دوم انتخابات تهران، اقلیت جبهه ملی با رهبری مصدق با کسب هشت کرسی از دوازده کرسی تهران به مجلس راه یافتند.
در سال ۱۳۲۹ اقلیت مجلس به شدیدترین شکل به رویارویی با نخست وزیر رزمآرا که قصد مصالحه با انگلیس در جریان نفت را داشت، پرداخت. رزمآرا چنین استدلال میکرد که ما توان فنی در اختیار گرفتن کامل صنعت نفت را نداریم[نیازمند منبع]و باید به افزایش سهم ایران از سود حاصل، به پنجاه درصد رضایت دهیم. همین باعث شد تا او را به عنوان یک خائن به منافع ملی ایران معرفی کنند. در بیرون از مجلس نیز جریانهای گوناگون کشور از دربار تا اسلامگرایان تندرو ائتلافی بر ضد رزمآرا ایجاد کرده بودند.
...میرزا احمد خان قوام (ملقب به قوامالسلطنه)، فرزند میرزا ابراهیم معتمدالسلطنه، متولد ۱۲۵۲ ه.ش. (۱۲۹۰ ه.ق.)، وفات ۲۸ تیر ۱۳۳۴ در تهران، سیاستمدار ایرانیِ پایان دوران قاجار و روزگار پهلوی بود که پنج بار نخستوزیر شد (سه بار در پایان دوران قاجار و دو بار در زمان حکومت محمدرضاشاه پهلوی). او برادر کوچکتر وثوقالدوله بود.
قیام کلنل محمد تقی خان پسیان در خراسان و غائلهٔ آذربایجان در دوران نخست وزیری قوام رخ داد. او در زمان قاجار لقب قوامالسلطنه یافت و محمدرضاشاه به او لقب حضرت اشرف را داد (که بعداً پس گرفت). القاب قدیمیتر او عبارتاند از منشی حضور (۱۳۱۵ ه.ق.)، دبیر حضور (حدود ۱۳۲۲ ه.ق.)، و وزیر حضور (۱۳۳۴ ه.ق.).
...فضلالله زاهدی ملقب به بصیردیوان (۱۲۷۱ همدان - ۱۳۴۲ ژنو) نظامی پرسابقه و نخستوزیر ایران در سالهای ۱۳۳۲ و ۱۳۳۳ هجری شمسی بودهاست.او فرزند ابوالحسنخان بصیردیوان از مالکان همدان بود و پس از کسب اجازه از میرزا مهدی زاهدی این فامیل را برای خود میگزیند. در جوانی به بریگاد قزاق پیوست. در دوره رضاشاه فرماندار نظامی خوزستان شد. سپس به ریاست شهربانی منصوب شد. هنگام اشغال ایران، در اصفهان فرمانده لشکر بود و بهظن همکاری با عوامل آلمان نازی بهدست نیروهای انگلیس دستگیر شد و مدتی او را در فلسطین نگه داشتند. سپس به ایران بازگشت و پس از آنکه یکبار دیگر در آبان ۱۳۲۸ به ریاست شهربانی رسید، بازنشسته شد.
وی در کابینه حسین علاء وزیر کشور بود و در نخستین کابینه دکتر مصدق نیز این مقام را حفظ کرد. ولی بعداً با مخالفان مصدق نزدیک شد.محمدرضاشاه در اجرای بخشی از توطئه برکناری دکتر مصدق، فرمان انتصاب زاهدی به نخستوزیری را امضا کرد. پس از موفقیت کودتای ۲۸ مرداد، زاهدی نخستوزیر شد ودرجه سپهبدی گرفت. در۱۶ فروردین ۱۳۳۴ شاه او را برکنار کرد و به عنوان نماینده دائمی ایران در دفتر اروپائی سازمان ملل متحد به سوئیس فرستاد. در شهریور ۱۳۴۲ در ژنو درگذشت.