دسته بندی کتاب ها
سبد خرید شما

سه رساله در تصوف لوامع و لوایح

سه رساله در تصوف لوامع و لوایح
درحال حاضر موجود نمی باشد
سه رساله در تصوف لوامع و لوایح
  • موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
  • مدل: 179696 - 73/3
  • وزن: 0.30kg
0 ریال

سه رساله در تصوف لوامع و لوایح

نویسنده: عبدالرحمن جامی
مقدمه: ایرج افشار
ناشر: منوچهری
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 189
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1360 - دوره چاپ : 1

کمیاب - کیفیت :  نو ؛ لبه عطف سائیدگی مختصری دارد

 

مروری بر کتاب

شرح قصیده خمریه ابن فارض و در بیان معارف و معانی عرفانی

در مجموعه مزبور، نخست، رساله «لوايح»، سپس«شرح رباعيات» و در آخر، «لوامع» درج شده است. هيچ‌كدام از رساله‌ها، داراى باب‌بندى و فصل‌بندى نيست. عبارات رسائل مزبور، آميخته‌اى است از نظم و نثر مسجع.

لوايح: اين رساله، در بيان معارف و معانى عرفانى است كه بر اهل عرفان و ذوق لايح و آشكار گشته و مهم‌ترين مطالب آن عبارت است از:
تفرقه، آن است كه دل، به واسطه تعلق به امور متعدد پراكنده شود و جمعيت آنكه از همه به مشاهده واحد پرداخته شود؛
ما سواى حق، معرض زوال و فناست؛جميل على الاطلاق، حضرت ذو الجلال و الافضال است؛آدمى، گرچه، به سبب جسمانیت، در غايت فساد است، ولى به حسب روحانیت در نهايت لطافت است؛فنا، عبارت از آن است كه واسطه استيلاى ظهور هستى حق بر باطن، به ما سواى او شعور نماند؛ذات، من حيث هى، از همه اسماء و صفات معرّا و از جميع نسب و اضافات مبرا است؛ تعين اول، وحدتى است صرف و قابليتى است محض و مشتمل بر جميع قابليات مى‌باشد؛ مراد از اندراج كثرت شئون در وحدت ذات، نه اندراج جزو است در كل يا اندراج مظروف در ظرف، بلكه مراد، اندراج اوصاف و لوازم است در موصوف و ملزوم؛ ظهور و خفاى شئون و اعتبارات، به سبب تلبس به ظاهر وجود و عدم آن، موجب تغير حقيقت وجود و صفات حقيقيه‌ى او نيست، بلكه مبتنى بر تبديل نسب و اضافات است؛استغناى مطلق، از قيد، به اعتبار ذات است و الاّ ظهور اسماء الوهيت و تحقق نسبت ربوبيت، بى‌مقيد از محالات است؛حقيقت هر شىء، تعين وجود است در حضرت علم به اعتبار شأنى كه آن شىء، مظهر اوست؛موجود حقيقى، يكى بيش نيست و آن، عين وجود حق و هستى مطلق است، اما او داراى مراتب بسيار است: اول، مرتبه لاتعين و عدم انحصار است؛ مرتبه دوم، تعين اوست به تعينى جامع؛ مرتبه سوم، احديت جمع جميع تعينات فعليه مؤثره است؛ مرتبه چهارم، تفصيل مرتبه الوهيت است؛ مرتبه پنجم، احديت جمع جميع تعينات انفعاليه است؛ مرتبه ششم، تفصيل مرتبه كونيه است؛حق سبحانه، داراى دو تجلى است: يكى، تجلى غيبى علمى كه صوفيه از آن به فيض اقدس تعبير مى‌كنند و دوم، تجلى شهادى وجودى كه از آن به فيض مقدس تعبير مى‌شود و اين تجلى دوم، مترتب بر تجلى اول است و در واقع مظهر است براى كمالاتى كه به تجلى اول در قابليات و استعدادات اعيان اندراج يافته بود.

شرح رباعيات در وحدت وجود: اين رباعيات را مرحوم جامى خود سروده است و در مجموع چهل و چهار رباعى مى‌باشد. مطالب مهم اين رساله عبارت است از:
طايفه صوفيه قائل به وحدت وجودند. آنها مى‌گويند: حقيقت وجود كه عين واجب‌الوجود است، نه كلى است و نه جزئى، نه خاص است و نه عام، بلكه مطلق است از همه قيود، تا حدى كه از قيد اطلاق نيز معراست؛ادراك ذات حق سبحانه و تعالى، اگرچه، به اعتبار بطون و تجرد از مجالى تعينات شئون ممتنع است، ولى به اعتبار ظهور در مراتب، ممكن، بلكه واقع است؛
مراتب كليه، منحصر در پنج مرتبه است و آن را حضرات خمس خوانند؛معناى آنكه اعيان ثابته بويى از وجود خارجى به مشام ايشان نرسيده است، آن است كه اعيان ثابته به هنگام افاضه وجود بر ايشان، بر بطون خود ثابت و مستقرند و به‌هيچ‌وجه ظاهر نخواهند شد؛حضرت حق سبحانه، به حسب كمال ذاتى، از وجود عالم و عالميان مستغنى است، ولى در تحقق و ظهور كمال اسمايى، موقوف بر وجود اعيان ممكنات است كه مرايا و مجالى صفات و اعتبارات ذاتند؛قضاء، عبارت است از حكم الهى كلى بر اعيان موجودات به احوال جاريه و به احكام طاريه بر ايشان من الازل الى الابد و قدر، عبارت است از تفصيل اين حكم كلى به آنكه تخصيص كرده شود ايجاد اعيان به اوقات و ازمانى كه استعدادات ايشان اقتضاى وقوع مى‌كند در آن و تعليق كرده آيد هر حالى از احوالشان به زمانى معين و سببى مخصوص؛اكمل مراتب حضور، آن است كه بعد از تعطيل قواى ظاهرى و باطنى از تصرفات مختلف، بلكه از ما سواى حق، بايد به حضرت حق توجه كرد بر وجهى كه معلوم حق است؛بر طالب سالك، واجب است كه رجوع كند از آنچه كه در آن است به مفارقت صورت كثرت به‌تدريج، به واسطه انفراد و انقطاع تا مناسبتى ميان او و حق تعالى حاصل شود و بعد از آن به ملازمت ذكرى از اذكار توجه به حضرت حق سبحانى كند و مشايخ طريقت، از ميان اذكار، «لا اله الا الله» را اختيار كرده‌اند.

لوامع: اين رساله، در شرح قصيده خمريه ابن فارض است. اين قصيده، در وصف راح محبت است كه در ميان ارباب عرفان و اصحاب ذوق شهرت تمام دارد. جامى، ابتدا، به تعريف و تقسيم محبت و بيان اصول و فروع آن پرداخته است، سپس وارد شرح مى‌شود. جامى، در اين شرح، به برخى از حقايق عرفانى تحت عنوان «لامعه» اشاره مى‌كند كه در اينجا مهمات آن بيان مى‌شود:
حقيقت سكر، همان حيرتى است كه براى ارواح كمل در اثر مشاهده جمال و جلال حق سبحانه حاصل مى‌شود؛هر جزئى از اجزاى عالم، مظهر اسمى از اسماى الهى است و مجموع عالم، مظهر جميع اسما اما بر سبيل تفرقه و تفصيل و حقيقت انسانيه كماليه احديت جمع جميع مظاهر است؛واصلان و كاملان دو قسمند: جماعتى، مقربان حضرت جلالند كه بعد از وصول به درجه كمال، حواله تكميل ديگران به ايشان نرفت و قسم دوم، كسانى هستند كه چون ايشان را از ايشان بربايند، باز تصرف جمال ازل ايشان را به ايشان دهد و هر يك نجم هدايت فروماندگان ظلمت بيابان حيرت شوند؛ابن فارض، در مطلع قصيده مى‌گويد:

شربنا على ذكر الحبيب مدامة        سكرنا بها من قبل ان يخلق الكرم

به نظر جامى، مراد از «مدامة»، محبت ذاتيه و مقصود از «شرب مدامة»، قبول استعداد آن محبت در مرتبه اعيان ثابته و مراد از «ذكر حبيب»، تجلى علمى خودش در حضرت علم به صور اعيان و قابليات است و اضافه ذكر به حبيب، از قبيل اضافه مصدر به فاعلش است و مراد از سكر، استعداد سكر است در همان مرتبه با حقيقت سكر در مراتب ديگر.

در مشرب عرفان، چون سالك در مقام فناء فى الله و البقاء به، به واسطه استيلاى مستى شراب محبت، از بار هستى و ادبار خودپرستى خلاص يافته باشد و به شرف خلعت بقاى حقيقى اختصاص يابد، در اين صورت، تمامى تصرفات حق سبحانه را مضاف به خود ببيند و همه موجودات را مطيع تصرفات خود مى‌يابد.

تهذيب اخلاق به نور توحيد، آن است كه سالك بعد از آنكه تجلى ذات، او را از خود فانى و به خود باقى مى‌گرداند، دل او عرش ذات شده و نفس، مظهر صفات مى‌گردد و بالاخره متخلق به اخلاق الهى مى‌شود؛

سريان حيات، در تمامى اشياء، به واسطه سريان هويت الهى است، البته حيات هر موجودى، متناسب با اوست كه در وى به حسب قابليت و استعداد ظاهر مى‌شود.لازم به ذكر است كه جامى، در تبيين معارف، به شدت از عرفان محى‌الدين و شاگردش قونوى متأثر است. در واقع مى‌توان گفت جامى، جزو مروجين مكتب ابن عربى به شمار مى‌رود.

فهرست

رساله اول: لوایح؛ در بیان معارف و معانی عرفانی
رساله دوم: شرح رباعیات؛ در وحدت وجود
رساله سوم: لوامع؛ در شرح الفاظ و عبارات قصیده خمریه ابن فارض

نوشتن نظر

لطفا برای ثبت نظر وارد حساب خود شده یا ثبت نام نمایید.

کتاب مورد نظر در حال حاضر موجود نیست . اطلاعات خود را وارد فرم زیر نمایید تا زمانی که کتاب موجود شد به شما اطلاع داده شود

نام
ایمیل
موبایل
توضیحات