- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 181931 - 113/6
- وزن: 0.30kg
سلجوقنامه
نویسنده: ظهیرالدین نیشابوری , ابوحامد محمدبن ابراهیم
ناشر: کلاله خاور
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 98
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1332 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
به انظمام ذیل سلجوقنامه ابوحامد محمدبن ابراهیم
سلجوقنامه، تاریخ سلسله سلجوقیان در ایران از ابتدای حکومت طغرل خان سومین فرزند ارسلان است که حکومت وی از ۵۷۱ تا ۵۸۹ هجری ادامه داشته، و در سال ۵۷۳ برای ارائه به دربار پادشاه جوان نوشته شد.از نویسنده این کتاب (ظهیر الدین نیشابوری) اطلاعات زیادی در دست نیست، جز اینکه گفته میشود وی معلم سلطان ارسلان و شخصی به نام مسعود بوده است.
سلجوقنامه اگر چه خلاصه و گاهی نادرست است، ولی مهمترین منبع موجود فارسی همعصر سلجوقیان و در مورد تاریخ آن سلسله به شمار میآمده.روی این نسخه، عنوان یا نام نویسنده نوشته نشده، اما با توجه به اینکه به طغرل سوم اهدا شده و از اشاراتهای راوندی و ابوالقاسم قاشانی درباره شناسایی این نسخه تردید وجود ندارد.
این کتاب بسیار ساده و جذاب نوشته شده و وقایعنگاران زیادی این کتاب را پایه نظریات خود در این دوره قرار دادهاند.در مقایسه این نسخه با کتابهای تاریخی دیگر نیز مشخص شد که تعدادی از کتابهای اندیشمندان نظیر راوندی، رشیدالدین فضلالله و ابوالقاسم قاشانی، بسیاری از بخشهای کتابهای خود را از این کتاب با کمی تغییرات یا گاهی بدون هیچ تغییری نقل کردهاند.
نویسنده بر این است که پادشاهان دادگر نزدیکترین افراد به پیامبرانند و دانش بایسته آنان پس از علم شریعت ، سیره شاهان و اخبار ملوک است؛ زیرا خلاصه مکارم اخلاق گذشتگان و سبب نیک نامی دنیا و ثواب و مغفرت آخرت در آن هست و پس از علم شریعت ارزشمندترین دانشها به شمار میرود. او آل سلجوق را در سنجش با دیگر حاکمان و والیان، بزرگوارتر و برای رعیت دل سوزتر میداند و به توصیف خصال آنان میپردازد.
وی با تبارشناسی آل سلجوق آغاز و از زادگاه و خاستگاه سلجوق بن لقمان و فرزندانش گزارش میکند و به بازگویی وجه تسمیه شماری از پسران و نوادگان و برادرزادگان سلجوقی میپردازد و از منطقه حکومت آنان و شیوه رفتنشان بدان جا گزارش میدهد و سرانجام به ذکر تاریخ آلب ارسلان بن چغربک میرسد. او پادشاهی با سیاست و هشیار و دلاور بود که به دشمن شکنی و جهان گیری پرداخت. شرح ویژگیهای ظاهری او و شیوههای جنگ آوری و نبردش با دشمنان و نام و نشان وزیران و امیرانش، درون مایه گزارشهای نویسنده در این بخش است.
ملکشاه بن آلب ارسلان، سومین شاه سلجوقی است که به گفته نویسنده از دست آوردهای پدران خود بهره برد و به کامکاری و جهان داری روزگار گذراند و به هیچ جایی گام ننهاد مگر اینکه مقصودش را در آن جا یافت. نظام الملک وزیر او بود و برخورداری از چنین وزیری موجب پیش رفت او در جنگها و منازعات میشد. شرح درگیری او با قاورد از کرمان و چند و چون سپاهیان او و نبرد آنان با دشمنان، در این بخش گزارش میشود.
پس از او برکیارق بن ملکشاه بر تخت شاهی نشست. او شاهی خوش خو و نیکوروی و ولی عهد ملکشاه بود و در سیزده سالگی به پادشاهی رسید. پس از او فرزندش محمد پادشاه شد که به عدل و عفت آراسته و به دیانت موصوف بود و در دفع ملحدان و حفظ اسلام بسیار کوشید. سنجر بن ملکشاه نیز پس از وی تاج شاهی بر سر گذارد و در کشورگشایی و لشکرکشی و دشمن کشی، روزگار درازی گذراند.
سلطان محمود بن ملکشاه از دیگر شاهان سلجوقی بود که صورتی زیبا و سیرتی نیکو داشت و شیرین سخن و خوش طبع مینمود و به گفته نویسنده هیچ شاه سلجوقی به اندازه وی ممتاز و آگاه نبود. گزارش درباره جلوس ابوالفتح مسعود بن محمد بن ملکشاه و محمد بن محمود بن ملکشاه و جنگ و گریزها و کشمکشهای آن دو برای رسیدن به پادشاهی، درون مایه فصل دیگر این کتاب است.