سفینه سخن ؛ جلد اول : گلزار معانی

سفینه سخن

نویسنده: بیژن مولانا
ناشر: فرادید
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 400
اندازه کتاب: رقعی لب برگشته - سال انتشار: 1392 - دوره چاپ: 1

مروری بر کتاب

جلد اول ؛ گلزار معانی همراه با مجموعه اشعار از شمع پرس قصه ..

صدق در سینه هر کس چراغ افروزد    از دهانش نفس صبحدم آید بیرون

شامل برگزیده ای از زیباترین و بهترین قطعه ها و اشعار حکمت آمیز از 76 سراینده نام آشنا و یا گمنام از زمان رودکی تا حال حاضر ، همراه با مجموعۀ " از شمع پرس قصه ... " منتخبی از سروده های بیژن مولانا.

ایدل از بخت بلند امروز جانان آمده
در ره جانانه جان را وقت قربان آمده
آنکه من می خواستم با سر بدیدارش روم
خود بدیدار من از لطف فراوان آمده
اوستادم ، همدلم، همداستانم "ناتوان"
تا دل موری کند خوش چون سلیمان آمده
چون فضای کلبه ام بی رونق و تاریک دید
از کرم با مشعل خورشید رخشان آمده
سرور احباب "ابراهیمی" آن آزاد مرد
با جناب ناتوان سلطان عرفان آمده
نازنینانی که از دیدار شور انگیزشان
طائر خاموش طبع من بدستان آمده
تا شد از دیدارشان چشمم منور گفت: دل
ای عجب درد مرا فرمان درمان آمده
بسکه همچون مرغ حق مشغول حق حق بود دل
پرتو حق جلوه گر با این عزیزان آمده
گرچه گوهر بود خود اما به دلجوئی من
با کتابی همچو دریا گوهر افشان آمده
تربت عشق آن کتاب ، آن درج در شاهوار
کآیتی هر صفحه اش از عشق و ایمان آمده
صد درود از ما به (فریاد) آن جهان پیمای عشق
کز می عرفان چنین مست و غزلخوان آمده
مدح آل حیدرش عشق است و شعر ناب او
مورد تایید مولا شاه مردان آمده
آفرین بر خطه تربت که از دامان آن
یک جهان دانشور و مرد سخندان آمده
حبذا خاک نشابورآن تجلیگاه عشق
کز فروغ عشق و ایمان فخر ایران آمده
قدر این را هم بدان «بیژن» که از دیدار دوست
گوشه غمخانه ء ما هم چراغان آمده