- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 97125 - 201/1
- وزن: 0.60kg
- UPC: 85
سفرنامه کلات ؛ گوشه ای از تاریخ مشروطیت ایران
نویسنده: احمد مجد الاسلام کرمانی
باهتمام : محمود خلیل پور
ناشر: دانشگاه اصفهان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 500
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1356 - دوره چاپ: 2
کمیاب : کیفیت : درحد نو ؛ مهر خورده است
مروری بر کتاب
عدل چه بود وضع شيئى در موضعش ظلم چه بود، وضع در ناموضعش
احمد مجدالاسلام کرمانی (1302 – 1250ش) تحصیلات دینی را نزد استادان بزرگ زمان خویش آموخت. وی اولین آزادی خواهی بود که در باب استبداد حکومت، قلم زد و مقالات او در روزنامه ادب چاپ می شد. سپس خود، هفته نامه ندای وطن، کشکول، الجمال و روزنامه محاکمات (روزنامه رسمی وزارت عدلیه در آغاز مشروطه) را تأسیس کرد. وی در سال 1324 ق به دنبال فعالیتهای سیاسی دستگیر و به مشهد و کلات تبعید شد.
این سفرنامه فصلی از کتاب تاریخ مشروطیت ایران است که قبلا در دو مجلد به چاپ رسیده بوده. مجلد اول در دوازده فصل شامل دستگیری و تبعید مجد الاسلام به کلات است که توسط دانشگاه اصفهان به چاپ رسید و مجلد دوم مشتمل بر وقایع اتفاقیه کلات است که توسط انتشارات همان دانشگاه به طبع رسیده بود. کتاب حاضر که شامل هجده فصل است چاپ دیگر این اثر در یک جلد است.
این کتاب علاوه بر وقایع و اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران در دوران مشروطیت و شروع جنگ جهانی، دربردارنده زندگی نادر شاه افشار و جدّ مجدالاسلام (بیگلربیک) نیز هست. مجد الاسلام كرماني برادر ناظم الاسلام هم در همان دوره يادداشت هايي مي نوشته كه در دهه چهل و پنجاه، در دانشگاه اصفهان چاپ شده است. او همان كسي است كه در جريان مشروطه با ميرزا حسن خان رشديه و يك تن ديگر به كلات تبعيد شد. نام كتاب او تاريخ انقلاب مشروطيت ايران است كه اولين قسمت آن سفرنامه كلات است. اما در همان زمانها يكي دو تن ديگر نيز مطالبي نوشته اند كه بعدها چاپ شده است.
فصل نخست تا دوازدهم اين كتاب شامل موضوع دستگيرى مجدالاسلام و تبعيد وى به كلات مىباشد.در فصل نخست، مؤلف به جريان ميهمان شدن خود و عدهاى از دوستانش در منزل منتخبلدوله (برادر زن شاهزاده شعاع السلطنه كه به تازگى از فارس برگشته بود) در شب شنبه 24 ربيع الثانى 1324ق. اشاره مىكند.در فصل دوم به جريان كيفيت اسارت و گرفتارى خود توسط فراشها و در فصل سوم به جريان نفى بلد(تبعيد) خود اشاره كرده و در فصل چهارم از رفقاى همراه خود در اين سفر نام برده است.در فصل پنجم با اينكه به گفته مؤلف از ترتيب سفرنامه خارج است؛ ولى به كتاب افزوده شده، مؤلف در پاسخ بدين پرسش كه به چه جرم و گناهى محكوم به تبعيد شده است، مباحثى را مطرح نموده است.
فصل ششم: شمهاى از تاريخ، فصل هفتم: از خاتون آباد تا خراسان، فصل هشتم: مهمانخانه آصفالدوله، فصل نهم: شرفيابى حضور، فصل دهم: در تغيير وضع محبس، فصل يازدهم: در وقايع محبس و فصل دوازدهم: مسافرت به كلات يا تبديل محبس.فصل سيزدهم تا هيجدهم كتاب به بررسى وقايعى كه مؤلف پس از تبعيد به كلات شاهد آنها بوده است، اختصاص يافته است.در فصل سيزدهم مؤلف به اوضاع داخلى خود و همراهانش در ايام حبس در كلات اشاره مىكند. وى اين احوال و اوضاع را به دو قسم: امور مشابهه و قسم دوم حوادث مختلفه اتفاقيه تقسيم مىكند. در اين فصل همچنين صورت عهدنامه تركمنچاى آمده است.در فصل چهاردهم به شرح وقايع متفرقهاى كه در زمان توقف مؤلف در كلات روى داده، پرداخته شده است.در فصل پانزدهم به موضوع محاكمات كلات پرداخته شده و مؤلف ابتدا به اهميت محاكمات اشاره مىكند و مىگويد: چنانچه محاكمات به ترتيب حقانيت باشد، موجب آبادى مملكت خواهد شد و الا اسباب بدبختى و بربادى ملت را فراهم ساخت.
وى ترتيب صحيح محاكمات را همان مىداند كه بعد از قرنها فكر و تامل، فلاسفه اروپايى موفق به انجام آن شدهاند كه خلاصه آن عبارت است از، تفكيك قواى مقننه و مجريه. به گفته وى چنانچه اين تفكيك صورت پذيرد، مجرى به هيجوجه توان دخل و تصرف در احكام را نخواهد داشت. وى سپس وضع نابسامان ديوانخانههاى مملكت را معلول همين عدم تفكيك مىداند، چرا كه در اين وضيعت وضع و اجراى قوانين به دست يك نفر است. مثلا وزير عدليه در هر محاكمه شخصا رسيدگى مىنمايد و بدون اينكه رجوع به كتاب قضاء و شهادات بنمايد به سليقه خودش حكمى مىدهد و آن حكم را هم فراشباشى او بايد اجرا كند و به گفته مؤلف معلوم است تا چه اندازه باعث تضييع حقوق مردم مىشود.
در ضمن اين فصل مؤلف به برخى از وقايع مربوط به محاكمات كلات اشاره مىكند. در فصل شانزدهم كه ماه جمادى الثانى 1324 يا آزادى عمومى نام گرفته، به جريان استعفاى عينالدوله از تمام مشاغل خود اشاره كرده و مؤلف سرور و شادمانى غير قابل وصف خود از شنيدن خبر استعفاى وى را ابراز مىدارد. در ادامه به دو تلگراف كه توسط وى و برخى از دوستانش يكى خطاب به مشيرالدوله مبنى بر تقاضاى مرخصى و ديگرى به عينالدوله نوشته شده اشاره مىكند.مؤلف در فصل هفدهم به جريان مرخصى از محبس كلات و حركت به سوى خراسان اشاره كرده و در فصل هيجدهم برخى مطالب علمى و اطلاعات تاريخى در اختيار خواننده قرار مىدهد.مجدالاسلام ضمن اين هيجده فصل گوشهاى از تاريخ مشروطيت را به تصوير مىكشد و حقايق تازهاى را فراروى خواننده قرار مىدهد.در آخرين فصل كتاب هم به موضوع تاريخ نادر شاه افشار پرداخته شده است.