- موجودی: موجود
- مدل: 199853 - 111/1
- وزن: 0.40kg
سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی
نویسنده: ناصر خسرو قبادیانی
به کوشش : احمد ابراهیمی
ناشر: وزارت فرهنگ و هنر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 150
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: دهه پنجاه - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
مردی دیوانی. کامران و برخوردار از جاه و مال و آسایش، پس از گذر از میانه عمر و افتادن در سراشیبی مرگ، ناگاه احساس ملال و بیهودهگویی میکند. به راه رفته خود واپس مینگرد. اما جز تباهی و پوچی نمیبیند. شغل خود را نومیدانه رها کرده، به گوشهای میرود و برای فرار از واقعیت اندوهبار تن به شادخواری و خرد به باده میدهد و تا یک ماه کارش چنین است تا این که در شب خوابی میبیند که زندگیش را دگرگون میکند:
شبی در خواب دیدم که یکی مرا گفت: «چند خواهی خوردن از این شراب که خرد از مردم زایل کند! اگر بهوش باشی بهتر ...» من جواب گفتمکه: «حکما جز این چیزی نتوانستند ساخت که اندوهِ دنیا کم کند.» جواب دادی: «در بیخودی و بیهوشی راحتی نباشد. حکیم نتوان گفت کسی را که مردم را به بیهوشی رهنمون باشد؛ بلکه چیزی باید طلبید که خرد و هوش را بیفزاید.» گفتم که: «من این از کجا آرم؟» گفت: «جوینده یابنده باشد.» و پس سوی قبله اشارت کرد و دیگر سخن نگفت.»
این خواب و گفت و شنود او را یکسره از گذشته جدا میکند و به آینده روشن پیوندش میزند و مرد، برانگیخته از اثر آن، با خود میگوید: «از خواب دوشین بیدار شدم، اکنون باید از خواب چهل ساله نیز بیدار گردم!» و بر آن میشود تا همه اعمال و افعال خود را بَدَل کند و از این رنج فرج یابد.
بدین ترتیب، تعلّقات خود را فرو میهلد. همراه با برادر کِهتر و غلام خود عزم مکّه میکند و از طریق مصر به مکه میرود. چهار بار حج میکند و سرانجام از سفر هفتساله خود باز میگردد و گزارش سفر خود را مینویسد و بر ایمان به میراث مینهد و نام خود را جاوید میسازد.
تنها اثر ناصر که از رنگ و بوی باطنیگری رهاست، سفرنامه است. تا آنجا که عدهای برآنند که او هنگام نوشتن گزارش سفر خود کمترین گرایشی به این آیین نداشته است.ناصر پس از بازگشت از سفر، یادداشتهای خود را گردآوری کرده و سفرنامهاش را با بینظری حیرتآوری تنظیم میکند. آنسان که امروزه از بهترین نمونههای نوشتن مشاهدات و عینیتگرایی به شمار میرود.
ناصر در این سفرنامه، از شغل خود و علّت کنارهگیری از آن و خواب بیدار کنندهاش میآغازد و راهی را که رفته، شهرهایی را که دیده و حوادثی را که شنیده است یکایک توضیح میدهد و با شرح بازگشت از سفر به بلخ در سال 444 ق گزارش خود را پایان میدهد.
ویژگیهای سفرنامه
ناصر کوشیده است تا در این کتاب از جاده صواب دور نشود و بدور از علایق خود و بیتوجه به آنها حقایق را بازنمایاند. نتیجه این رویکرد آن است که کتابش به دلایل زیر مقبول خاص و عام است:
1. صداقت و صمیمیت در بیان حقایق، حتی برضد خود.
در آغاز سفرنامه از بادهخواری یکماهه خود سخن میگوید و این درس را از پیامبر اکرم- ص- به گوشمان میخواند که «قولوا الحق ولو علی أنفسکم.»
2. رعایت اختصار و ایجاز و دوری از پرگویی و زیادهنویسی.
ناصر مشاهدات و مسموعات هفت ساله خود را تنها در حدود 125 صفحه میگنجاند و این نشانه قدرت نویسنده بر استفاده بجا از کلمات است.
3. مشاهده دقیق، توصیف و تصویر دیدههای خود.
ناصر به سادگی از کنار اشیاء نمیگذرد، بلکه حق چشم و گوش را نیک ادا میکند و آنچنان دیدههایش را وصف میکند که گویی این ماییم که داریم مشاهدات خود را بازگو میکنیم.