- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 29421
- وزن: 1.00kg
سفرنامه میرزا صالح شیرازی
نویسنده: میرزا صالح شیرازی
به کوشش : اسماعیل رائین
ناشر: روزن
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 456
اندازه کتاب: رقعی سلفون - سال انتشار: 1347 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت:
مروری بر کتاب
سفرنامه میرزا صالح شیرازی به اروپا است،وی اولین بنیانگذار روزنامه در ایران (کاغذ اخبار ) است که توسط میرزاتقی خان امیر کبیر برای فراگیری این فن به اروپا اعزام شده بود.
اعزام دانشجویان برای اولین بار در سال1226 ق (1811 م ) با فرستادن محصل ایرانی به انگلستان آغاز شد. میرزا صالح شیرازی از اعضای این هیئت پنج نفری سفرنامه ای نوشت که تبدیل به یکی از مهمترین آثاری شد که در آشنایی ایرانیان با تمدن و تجدد غرب، مخصوصا ورود آراء و افکار نو سیاسی - اجتماعی نقش بسزایی ایفا کرد.
موضوعاتی که میرزا صالح در اثر یاد شده مورد توجه قرار داده عبارت اند از: حکومت انگلیس و آغاز حکومت پارلمانی، قوانین ودولتداری، دستگاه قضاوت، مالیات، کلیسای کاتولیک و پروتستان و.... میرزا شیفته آزادی و انتظام جامعه انگلستان می شود و شرحی خواندنی در آن خصوص می نویسد. در مورد شیوه حکومت انگلیس مکررا سخن می راند، از پارلمان انگلیس با عنوان “مشورتخانه ” یاد می کند، مجلس عامه را “خانه وکیل رعایا” و “مجلس عام” خواند ه و مجلس لردها را “خانه قوانین” می نامد. وی پس از شرح حقوق سلطنت و مجلس لردها و مجلس عام، طرز انتخاب وکلای ملت و حقوق آنها را توضیح می دهد و از همکاری ارکان سه گانه مملکت انگلیس یعنی سلطنت، مجلس لردها و مجلس عام سخن می گوید.
درباره آزادی بیان، به عنوان یکی از اصول حکومت پارلمانی می نویسد: “هر کدام از اجزای مشورتخانه رخصت دارند که در مشورتخانه هر چه به ذهن آنها رسید در امور ملکی و سایر مواد بیان نموده واحدی را نباید تمسخر کنند...” در خصوص قدرت مجلس عام می گوید:
“فرضا اگر پادشاه حکمی جاری کند که موافق مصلحت ولایتی نباشد وکیل رعایا مقاومت و ممانعت در جریان حکم مزبور نموده و مطلقا تاثیری نمی بخشد و جاری نمی شود. و همچنین اگر قوانین و پادشاه متفق شوند و وکیل رعایا راضی نبوده ایضا حکم آنها اگر چه مقرون به مصلحت بوده جاری نخواهد شد.”
سفرنامه میرزا صالح اولین اثری است که طی آن یک نویسنده ایرانی در اثری به زبان فارسی به انقلاب کبیر فرانسه و ظهور ناپلئون اشاره می کند، وی در این باره چنین می نویسد: “ در سال1789 بلوای عامی در ولایت فرانسه برپا شده و از هر سو از پادشاه خود لوئیس شانزدهم ناراضی گشته اولااهالی مشورتخانه قدرت وتسلط پادشاهی را تخفیف داده... او را وجودی معطل انگاشته اشخاصی را که پادشاه به منصب و بزرگی مفتخر فرموده از مناصب مزبور معزول نموده... و بعد از آنکه حمله به خانه پادشاهی نموده... اهالی فرانسه جمعیتی کرده و به حقیقت رفتار لوئیس مزبور رسیده او را مقصر یافته و فتوای قتل او را نوشته او را مقتل ساخته...”