- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 127899 - 101/6
- وزن: 0.50kg
- UPC: 135
سفرنامه برادران شرلی
نویسنده:آنتونی شرلی , رابرت شرلی
مترجم: ب. آوانس
به کوشش : علی دهباشی
ناشر: به دید
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 224
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1378 - دوره چاپ: 2
کمیاب - کیفیت :
مروری بر کتاب
مصور
کتاب حاضر، سفرنامه سرآنتوان شرلی و سر رابرت شرلی به ایران است. سفرنامه برادران شرلی از چنان اهمیتی برخوردار است که به عنوان یکی از مآخذ تاریخ صفویه مورد استناد قرار می گیرد. این سفرنامه برای اولین بار با ترجمه شخصی به نام آوانس منتشر شد. مترجم در توضیح کار خود می نویسد در مدت توقف در فرنگ به علت علایق به اسناد تاریخی راجع به ایران در کتابخانه بریتش میوزیم به این سفرنامه برمی خورد و دست به ترجمه آن می زند.
«سفرنامه برادران شرلى»، سفرنامه دو جهانگرد انگلیسى با نام سر آنتونى شرلى و سر رابرت شرلى به ایران است. شرح این سفر را یکى از همراهان این دو جهانگرد به نام جرج مانورینگ نوشته است، و توسط شخصى به نام آوانس به فارسى ترجمه شده است. سفرنامه برادران شرلى از چنان اهمیتى برخوردار است که به عنوان یکى از مآخذ تاریخ صفویه مورد استناد قرار مى گیرد. برادران شرلى سفر خود را از انگلستان آغاز کردند و با عبور از خاک عثمانى و تحمل مشکلات فراوان از راه حلب به ایران رسیدند. آنها در ١٩ ژوئن سال ١۵٩٨ در شهر قزوین، پایتخت وقت ایران، با شاه عباس اول دیدار کردند که به نوشته مورخان، با این دیدار نفوذ و سپس مداخله انگلستان در امور ایران آغاز شد. انگلستان پیش از شاه عباس هم با هدفهاى استعمارى درصدد نفوذ درایران بر آمده بود؛ ولى موفق نشد.
در بین سفرای دولتهای اروپایی در ایران، به جرات میتوان گفت که برادران شرلی (آنتونی و روبرت) بیش از هر فرستاده دیگری نزد ایرانیان معروفیت دارند و باوجود این معروفیت کمتر اثری از آنها باقی است. سفرنامه این دو برادر به نام (مموار Memoires) یا خاطرات، برای نخستینبار بهمنظور استفاده شخصی ناصرالدین شاه ترجمه میشود و تا زمان احمدشاه که به همت عالی علیقلیخان سرداراسعد اسباب طبع آن فراهم میگردد به همان صورت نسخه خطی باقی میماند.
این دو برادر انگلیسی (آنتونی برادر بزرگ و روبرت برادر کوچک) در سال ١٠٠٦ هجری قمری (١٥٩٨ میلادی) از طریق بندر ونیز به خاک عثمانی وارد شده، از آنجا و از طریق حلب به بغداد و سپس به ایران وارد میشوند و در قزوین مورد پذیرایی شاهعباس قرار میگیرند. شاهعباس پس از پذیراییهای گوناگون از سرآنتونی شرلی و همراهانش، جملگی را با خود به کاشان و از آنجا به اصفهان برده و شش ماه در آن شهر از آنان پذیرایی میکند.
آنتونی شرلی در این مدت شاه را بهصداقت و صمیمیت خود معتقد ساخته، در آموختن فنون تازه جنگ به سربازان ایرانی رنج فراوان میبرد. سپس به شاهعباس کبیر پیشنهاد میکند که سفیرهایی به دربار پادشاهان اروپا بفرستد و با سلاطین اروپایی بر ضد پادشاه عثمانی متحد شود و به این طریق ولایاتی را که در آغاز پادشاهی به آن دولت تسلیم کرده بود باز پسگیرد.
شاهعباس نیز که خود مصمم بود سفیری از راه هندوستان به دربار فیلیپ سوم پادشاه اسپانیا روانه کند، با پیشنهاد آنتونی شرلی موافقت کرده، بر آن میشود که سفیری به دربار تمام پادشاهان عیسوی مذهب اروپا بفرستد و حسینعلی بیگبیات را برای بستن معاهدات سیاسی بر ضد ترکان عثمانی به کشورهای اروپا و از آن جمله اسپانیا میفرستد و برادر کوچکتر رابرت شرلی با ١٥ نفر از همراهان انگلیسی خود در ایران میمانند.