- موجودی: موجود
- مدل: 204439 - 42/4
- وزن: 0.80kg
سفرنامه اولئاریوس
نویسنده: آدام اولئاریوس
مترجم: احمد بهپور
ناشر: ابتکار نو
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 440
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1363 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو ؛ لبه جلد خاک گرفتگی مختصری دارد
مروری بر کتاب
مصور
ایران عصر صفوی از نگاه یک آلمانی
مجموعهی حاضر، دربرگیرندهی بخشی از سفرنامهی "آدام اولئاریوس" مشاور و منشی هیات اعزامی آلمان به ایران در عهد صفوی در خصوص سفر به ایران است. اقامت وی در ایران حدود یک سال و نیم به طول انجامید و او در این مدت آنچه را که دیده و شنیده بود به رشتهی تحریر درآورد. او اوضاع اجتماعی، آداب و رسوم، و سنتهای ایرانی در آن دوران را دقیقا بررسی کرده و شرح داده است.
مثلا و اسم تدفین مردگان، یا پرورش کرم ابریشم را با دقت توضیح میدهد. بیان او در شرح ساختمانهای معروف و حتی خانههای افراد معمولی با موشکافی همراه است. توصیف وی از بعقهی شیخ صفیالدین اردبیلی بسیار جامع است. وی، خوی و صفات پسندیدهی ایرانی را با شهامت میستاید و از آنچه که به نظرش زشت جلوه میکند، به شدت انتقاد میکند.
آدام اولئاریوس، نکات مربوط به دانشهای آن زمان را از آثار سفرنامهنویسان پیش از خود که دربارهی همان مناطق و سرزمینها نوشته بودهاند استنساخ و در گزارش سفر خویش وارد کرده است و آنها را با مشاهدات و تجارب شخصیاش مقایسه و ارزیابی کرده، بنابراین برخی را پذیرفته و برخی را مردود شناخته است. گفتنی است او در خصوص تشکیلات اداری نیز مطالبی آورده اما جامع نیست...
شرح مسافرت از قزوین از راه سبا تا قم و از قم تا کاشان
حرکت ما از قزوین با بیماران و باروبنه در سیزدهم ژوئیه اوایل شب صورت گرفت و سفرا اواخر همان شب شهر را ترک گفتند. ما بر جلگه همواری راه میپیمودیم و سحرگان به دهکدهیی زیبا که نزدیک شهر قرار داشت رسیدیم. خانههای این دهکده مدور و گنبدی شکل بود و از دور شبیه تنورهای نانوایان مینمود. در اینجا حال سفیر کروسیوس، به سبب ضعف زیاد بد شد، به طوری که نمیتوانست بر اسب قرار گیرد و میبایست با تخت روان حمل شود. کشیش هیئت نیز در کنار بسیاری دیگر از نفرات که تعداد زیادی از آنها در کجاوه تپیده بودند و برخی دیگر به سبب کمبود کجاوه میبایست سواره راه بپیمایند، بیمار و ناتوان شده بود.
سفر بسیار دشواری بود. بین ما ماندلسلو از همه نیرومندتر بود و هیچگاه از ناتوانی شکایت نمیکرد، به همین سبب توانست بادقت کافی و کوشش زیاد به بیان جزئیات مسافرت که شوق زیادی نسبت به آن داشت بپردازد و خاطرات خود را در کتاب قطوری که با دست نوشته بود منعکس سازد. سحرگاه روز پانزدهم این ماه وارد دهکده قشنگی شدیم که در آن یک نهر آب و باغهای زیبای پر از درخت انار و بادام بود. شامگاهان دوباره حرکت کردیم و بر فراز کوههای هموار اسب راندیم، تا اینکه روز شانزدهم حدود صبح به کاروانسرائی که خشکه رود نام دارد رسیدیم.
این کاروانسرا، بزرگ و با سنگهای مکعب به طور منظم و مرتب ساخته شده است، اطاق و طویلههای زیاد با سقف ضربی دارد. در میان کاروانسرا حیاطی بزرگ با یک قنات آب به چشم میخورد، کف زمین ساختمان اصلی کمی بالا قرار گرفته است به طوری که باید با پیمودن چند پله به آنجا صعود کرد. اینجا و آنجا نوشتههای دیده میشد که مسافران بر دیوار گچی اطاقها کنده بودند. سه ساعت پیش از فرورفتن خورشید از کاروانسرا بیرون رفتیم و همان شب نه مایل راه پیمودیم تا به شهر سبا رسیدیم. چون قبل از پدید آمدن روز به آنجا رسیده بودیم، بنابراین در صحرا اطراق کردیم تا اینکه پس از برآمدن آفتاب به استقبال ما آمدند و به شهرمان بردند.
فهرست
مقدمه مترجم
«توضیح ناشر آلمانی»
مقدمه نویسنده
در فواید سفر به سرزمین های بیگانه
دفتر یکم- شرح جدید مسافرت ایران درباره مسافرت از مسکو به ایران
دفتر دوم- شرح جدید سفر به ایران درباره امپراطوری و مردم ایران
دفتر سوم- شرح جدید مسافرت ایران درباره بازگشت از ایران به هلشتاین
جدول مقابله ماه خارجی با ایرانی
فهرست کتبی که از آنها برای پانویس ها و مقدمه مترجم بهره برده شده است
فهرست نام جای ها و کسان
تصاویر