- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 192281 - 109/5
- وزن: 0.30kg
سفر مهاجرت در نخستین جنگ جهانی
نویسنده: رضاعلی دیوان بیگی
ناشر: بانک ملی ایران
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 170
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1351 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : نو
مروری بر کتاب
تصاویر گلاسه
رضا علی دیوان بیگی ؛ وکیل مجلس، سناتور، استاندار، در 1272 متولد شد. بعد از انجام تحصیلات مقدماتى وارد مدرسهى سیاسى گردید و دورهى آن مدرسه را پایان داد و به استخدام در وزارت امور خارجه درآمد. در جنگ جهانى اول که عدهاى از ایرانیان مهاجرت کردند و دولت موقت تشکیل دادند، دیوانبیگى هم جزو آنها بود. چندى در کرمانشاه و حلب و موصل و استانبول به سر برد، مدتى هم در قفقاز اقامت گزید.
پس از مراجعت به ایران، مجددا وارد وزارت امور خارجه شد و به ریاست اداره رسید. بعد از کودتاى 1299 به داور پیوست و عضو حزب رادیکال گردید و خود را کاندیداى نمایندگى مجلس نمود. در دورهى پنجم با کمک داور و تیمورتاش، از بلوچستان وکیل مجلس شد و به انقراض قاجاریه راى داد. در مجلس موسسان نیز عضویت پیدا کرد. در ادوار ششم و هفتم نیز نمایندهى مجلس بود تا به پیشنهاد تیمورتاش و حمایت داور، حکمران گیلان گردید.
چند سالى حاکم آنجا بود، بعد به حکومت مازندران منصوب شد، بعد حکمران خوزستان شد. بعد از سال 1320 استاندار گیلان و سپس استاندار خوزستان گردید. در انتخابات دور اول مجلس سنا از خوزستان سناتور شد. در دورهى دوم سنا همچنان سناتور بود. وى مردى باسواد و نویسنده و حراف بود.
در مجلس سنا از لوایح دولت تنقید مىکرد و از طرف مجلس سنا عضو کمیسیون خلع ید به شدت مخالفت کرد. همچنین جزو مخالفین قرارداد نفت با کنسرسیوم بود. مجموعه نطقهاى وى در مورد نفت چندین بار به صورت کتاب، چاپ و منتشر گردید. از سال 1336 که مجلس سنا وضع دیگرى پیدا کرد، او را سناتور نکردند. وى در ایام بازنشستگى، به تحریر خاطرات خود پرداخت. مقالات متعدد و مستندى در مورد قرارداد 1919 و وثوقالدوله در سالنامهى دنیا انتشار داد که حاوى نکات ارزندهاى بود. کتابى به نام سفر مهاجرت تنظیم و انتشار داد که در نوع خود حائز اهمیت است.
وی سفر گروهی از آزادی خواهان به بغداد و عثمانی و تشکیل دولت موقت شرکت داشت. وی با تیزبینی خاصی به تحلیل وقایع عثمانی پرداخته و ریشه های تفکر پان ترکیسم دولتمردان عثمانی و بهانههایی را که آنان برای اعمال وحشیانه و خشونت بار خویش میآورند مورد بررسی قرار داده است.
او در یادداشت های دوران زندگی سیاسی خود دربارۀ ترک های جوان می نویسد:
«آن موقع امور ترکیه در دست فرقۀ ترک اجاقی یا به عبارت دیگر ترک های جوان می بود. رهبری این فرقه تندرو را طلعت پاشا و انور پاشا به عهده داشتند. یکی به اصطلاح روز وزیر اعظم بود،یعنی نخست وزیر و دیگری وزیر جنگ و هر دو فرمانروای مطلق. اینها شش سال قبل از شروع جنگ جهانی اول به اتفاق جمال پاشا، انقلاب راه انداختند.
سلطان عبدالحمید مستبد را وادار به صدور فرمان مشروطیت نمودند. بعد او را کنار گذاشتند، سلطان محمد درویش و گوشه گیر را خلیفه کردند و خود حکومت را در دست گرفته برای انجام اصلاحات داخلی اتصالاً از دولت امپراتوری آلمان کمک مالی و فنی دریافت نمودند. آن قدر که بر اثر نفوذ مستشاران آلمانی عاقبت دولت عثمانی مجبور شد به طرف داری از دولت آلمان با روس و انگلیس بجنگد.
مرام فرقه ترک اجاقی از این قرار بود:
اول: حفظ مملکت پهناور عثمانی در مقابل تحریکات دول استعمار طلب اروپایی
دوم: اجرای پان ترکیسم یعنی احیاء و اشاعۀ فرهنگ ترکی در مناطق ترک زبان و سرانجام انضمام آن مناطق به امپراتوری عثمانی
سوم: گسترش نفوذ خلیفۀ عثمانی در ممالک اسلامی که به این ترتیب عثمانی به اوج قدرت برسد».
دیوان بیگی، که خود شاهد تبعید ارمنیان و وضع غم انگیز آنان بوده است، گوشهای از ماجرای تبعید را نیز شرح میدهد و میگوید:
«اکنون می دانیم که این تبعیدها پایان و مقصدی ندارد بلکه هدف این بود که قربانیان در جریان این آوارگی ها زیر پوشش تبعید نابود شوند. در آن سفر چیزی که مایۀ تأسف و تحیر گردید جریان کوچ چند صد هزار خانواده نگون بخت ارمنی که پس از وقوع قتل و غارت ارامنه در ولایت وان جدا شده بودند و اکثراً پیر زن و زن و بچه پا برهنه و گرسنه بودند که سربازان ترک آنها را در زیر آفتاب سوزان پای پیاده در بیابان ها می گرداندند».
یادداشت های دیوان بیگی هنگام ورود به بادکوبه، در عین حال که بیان گر خشونت های عثمانی در قبال ارمنیان است، نشان می دهد که کارپردازان حکومت چگونه از این دستاویز، یعنی ادعای خیانت ارمنیان به امپراتوری عثمانی، به بهترین وجه بهره برداری می کردند. «در اواخر تابستان قشون ترک موفق گردید بادکوبه را بگیرد. من، بیست و چهار ساعت بعد، شبانه با یک قطار سرباز بر عازم آن شهر شدم ... صبح آن شب آفتاب تازه طلوع کرده بود که از ایستگاه راه آهن بادکوبه با کمک دژبانان ترک، یک درشکه مرا به قنسولخانه ایران رساند.شهر خالی از جمعیت به نظر می آمد.در بعضی نقاط تعفن اجساد ارمنیان کفن و دفن نشده هوا را مسموم نموده بود».
دیوان بیگی، که خود از شقاوت عثمانیها نسبت به ارمنیان متأثر شده بود، در ملاقات با رئیس ستاد لشکریان عثمانی به این جنایات اعتراض میکند. شرح این ماجرا در جلد اول یادداشتهای دوران زندگی وی چنین آمده است:
« هنوز در گوشه و کنار شرح کشتن ارمنیها با شقاوت و قساوت ادامه دارد تروریست های محلۀ کارگران نفت (چونی گورود)، که آنها را قورشچی مینامند، اطفال بی گناه ارمنی را کت بسته ردیف به زانو می نشاندند و شرط میبستند که هرکس بتواند با یک ضربه قمه سر از تن آن فلک زدهها جدا کند هزار منات، یعنی یک تومان، جایزه میگیرد»
فهرست
چاره جوئی
رنج سفر
امیدواری
پاینده ژاندارم
و..