- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 171722 - 56/3
- وزن: 0.35kg
سرگشته راه حق
نویسنده: نیکوس کازانتزاکیس
مترجم: منیر جزنی
ناشر: امیر کبیر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 351
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1363 - دوره چاپ: 2
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو ؛ عطف کتاب رنگ پریدگی دارد
مروری بر کتاب
ادبیات کلاسیک معاصر
این یک شرح حال نیست بلکه گزارشی است در مورد یکی از دوست داشتنی ترین چهره های تاریخ، نویسنده ی پر شور یونانی، مرحوم نیکوس کازانتزاکیس، که این کتاب را به دوستش آلبرت شوایتزر اهداء نموده است.طنز، تنفر، زیبایی، انتقام، حسد و ترس جزء عناصر ترکیبی این رمان می باشد.
برادر ( قدیس ) فرانسوا به همراه برادر لئون از شدت خستگی زیر درخت سپیداری نشستند. پس از مدتی یک کشیش سفید پوش در برابر آنان ایستاد. کمربند چرمی و چاروقهای از پوست خوک و یک عرقچین مشکی سر تراشیده اش را پوشانده بود. چهره اش خشن و وحشی و بی رحم و دو چشمش دو اخگر سوزان بود. مدتی با حیرت به فرانسوا نگاه کرد...
خدا یک آتش سوزیست . او می سوزد و ما هم با او می سوزیم .
کسی چه می داند شاید هم خدا همان جستجوی خدا باشد !
نو به نو خدا و شیطان را صدا می کردم . برای من تفاوت نداشت که کدام یک خواهند آمد . آنچه می خواستم این بود که دیگر احساس تنهایی نکنم .
تحمل هیچ تنبیهی دشوارتر از این نیست که موجودی در برابر بدی هایی که کرده با خوبی رو به رو شود!
برای چه تردید می کنی . هرگز به پشت سرت نگاه نکن .
کتاب شرح زندگی قدیس فرانسوآی اسیزی بنیان گذار فرقه مسیحی فرانسیسکن ها می باشد .
فرانسوا تک فرزند خانواده بسیار ثروتمندی است که پسری خوشگذران نیز می باشد اما روزی ناگهان صدای خدا را حس می کند و دست از تمام مال و اموال و مقام خود می شوید و پا در راه حق می گذارد .او معتقد است باید در فقر کامل به سر برد و از تمام خویشاوندان برید . سختی های بسیار زیادی در این راه می کشد . مریدان زیادی می یابد و معجزات زیادی نیز از او نقل شده است .
اختراع زبان و درنهایت به وجود آوردن ادبیات موجب شد بشر بتواند بسیاری از چیزهایی که میدید و میشنید و میخواست شرح داده و توصیف کند را به بیان درآورده و روایت کند، از حالات و حرکات خودش و دیگر آدمیان تا طبیعت و حیوانات و حتی بخش زیادی از وضعیتهای روحی حاصل کشف و شهودهایی که میتوانست با کلمهها بیانشان کند. اما بازهم همواره انبوهی امور بیاننشدنی وجود داشتند که سرگشتگی و آشوبی را موجب میشدند که آرامآرام او را به سوی دریافتی از جهان بردند که بعدترها به ابدیّت و ذات قدسی عالم متصلش کردند؛ عرفان از این لحظه بود که شکل گرفت.
کتاب «سرگشتهی راه حق» داستان یکی از آن شهودهای انسانیست که نشان میدهد چهگونه اتصال به حق همان غرق شدن در مسیر یافتن حقیقت است. نیکوس کازانتزاکیس، زندگی مردی غرق در ثروت و مکنت را روایت کرده که دیدار هیبتی انسانی، راه و طریقت بودن او در جهان را چنان دگرگون میکند که از مردی عیاش، سرگشتهی راه حقی میسازد همعرض پولس قدیس. شاید شمسوارگی لئوست که فرانسوا را به قدیس فرانسیس تبدیل میکند و البته آن امر بیاننشدنی در میان کلمهها و جملههای شکل گرفته در گفتوگوهایشان و قلبهایی که حرف نمیزنند و آدمیانی که قلبهایشان بیشتر از چشمهایشان میبینند!