- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 180667 - 74/4
- وزن: 1.00kg
سرگذشت بلوچستان و مرزهای آن
نویسنده: امان الله جهانبانی
ناشر: ایران چاپ
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 340
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1341 _ 1338 - دوره چاپ: 2
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو ؛ فاقد تصویر محمدرشا شاه
مروری بر کتاب
مصور همراه با پنج نقشه خارج از متن
در رساله جغرافیایی شهرستان های ایران - که به زبان پهلوی نوشته شده، و احتمالاً در سده ۲ق/۹م گردآوری شده است - از ۷ ناحیه، با فرمانروایی جداگانه نام برده شده که یکی از آنها بلوچ نام داشته است. ابن حوقل نیز از ۷ طایفه یاد می کند که در کوه قُفص ( =کوچ ) می زیستند و از شبانان چادرنشین بودند و هر یک رئیسی داشتند. ظاهراً اشاره مؤلف گم نام شهرستانهای ایران و ابن حوقل هر دو به یک گروه قومی یعنی بلوچ معطوف بوده است.
واژه بلوچ کوه نشین چند بار در شاهنامه یا به صورت معرب آن «بلوص» و یا «بلوس» در کتابهای جغرافیایی سده چهار به بعد و بیشتر در کنار نام کوفچ یا قفص در معرفی دو گروه قومی مستقر در کوهستان قفص کرمان به کار رفته است. ریشه واژه بلوچ و معنای آن دقیقاً دانسته نیست و دربارهٔ آن نظرات گوناگونی ابراز شده است، ارنست هرتسفلد آن را برگرفته از صورت مادی واژه brza. vačiya به معنای «فریاد بلند» دانسته که در زبان فارسی باستان نیز به گونه ای شبیه به آن آمده است.
به گمان مُکلیر این واژه مشتق از کلمه گدروسیای یونانی کهن بوده، و روند تحولی آن چنین است: Baloch< Badrosh< Gedrosh و برخی دیگر نیز آن را برگرفته از «بل» یا «پهل» فارسی به معنای پهلوان و «اوچ» سنسکریت، برابر واژه «اوز» در زبان استوایی، به معنای بلند، و بر روی هم به معنای «پهلوان بُرز و بلند» معنا کرده و گفته آمد که قوم جَت ( =جات یا زُط، از اقوام شناخته شده بلوچستان ) که در عهد ساسانیان و پیش از بلوچان به سرزمین کنونی بلوچستان آمده بودند، تازه واردان را که بلند بالاتر و نیرومندتر از خود دیدند، «بلوچ» نامیدند. عده ای دیگر بر پایه همانندی میان بلوچ و بلوص، نام پادشاه بابل، بلوچ را صورت دیگر بلوص دانسته اند که نامش همراه نمرود در انجیل آمده است استدلال این گروه آن است که در تمام دوره ساسانیان سرزمین های شرقی کرمان ( یعنی بلوچستان کنونی ) به نام کوسان شهرت داشته است که صورت دیگری از کوش است.
بعدها نام کوش و بلوص به کوچ و بلوچ ( در منابع عربی قفص و بلوص ) تبدیل شد. برخی دیگر «لُچ» یا «لوچ»، جزء دوم واژه بلوچ را به معنای «کامل» و «بی کم و کاست» دانسته اند که در اصطلاح هایی مانند «لوچهای بهادر» به معنی «شجاع تمام عیار» آمده است.