- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 184072 - 110/2
- وزن: 0.50kg
سرچشمه های فردوسی شناسی + فردوسی و شاهنامه + بیا تا جهان را به بد نسپریم
نویسنده: محمد امین رياحی , منوچهر مرتضوی ,میرزا ملااحمد
ناشر: توس - موسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي - امیر کبیر
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 512 + 192 + 195
اندازه کتاب: وزیری گالینگور - سال انتشار: 1388 _ 1382 - دوره چاپ : 3 _ 1
کمیاب - کیفیت : نو ؛ با گالینگور بر روی جلدهای اصلی صحافی شده
مروری بر کتاب
سرچشمه های فردوسی شناسی
مجموعه نوشته هاي كهن درباره فردوسي و شاهنامه و نقد آنها
منظومههايي كه پس از شاهنامه و غالبا به پيروي از ان، در زمينه هاي پهلواني، ديني و تاريخي به نظم درامدهاند، از ماخذي هستند كه كمتر مورد توجه فردوسي شناسان است. حال انكه سرايندگان بيشترِ اين اثار افزون بر تاثرات فراوان زباني، ادبي و انديشگي از شاهنامه، به صورتهاي گوناگون از فردوسي و شاهنامه نام بردهاند كه گرداوري و بررسي مجموع اين اشارات نكته هاي تازه و درخور بحثي درباره سرگذشت حكيم توس و نظم شاهنامه و نيز تلقيات رايج نسبت به ان در فرهنگ ايران، پيشِ روي مي نهد.
نتيجه پژوهش در ان دسته از منظومه هايي كه متن منقحِ چاپي يا نسخه برگردان انها قابل دسترسي است، زير چند عنوان/ موضوع تقسيم بندي مي شود.
الف) ستايش و بزرگداشت فردوسي و شاهنامه كه در اغلب اين آثار ديده مي شود و ويژگي عام فرهنگ و ادب ايران در همه ادوارِ پس از فردوسي است.
ب) سرگذشت فردوسي و نظم شاهنامه كه به پيروي از سنت ادبي و تاريخي، ناظر بر برخي از افسانه هاي احوال فردوسي و چگونگي سرايش شاهنامه است؛ ولي در اين ميان مواردي به سان نقش كراميان در شاهنامه سرايي، داستان آمرزش و بهشتي شدن فردوسي به سبب بيتي توحيدي كه به استناد دست نويسهاي معتبر شاهنامه الحاقي است و انتساب عنوان/ صفت «مرد غازي» به فردوسي، از اشارات سزاوار توجه است.
ج) خرده گيري بر فردوسي و شاهنامه. در اينجا ايرادها و نقدها از چند منظر مختلف بيان شده است؛ از جمله: نشان دادن ضعف هاي پهلوان اصلي شاهنامه رستم و برتري جهان پهلوان منظومه خويش بر او، ناخشنودي از سروده نشدن داستاني خاص از سوي فردوسي، اعتراض به انتقاد فردوسي بر سخن سست دقيقي، تعريض به مذهب و عقايد فردوسي، تاختن بر محتواي مغانه (ايران پيش از اسلامِ) شاهنامه در برابر منظومه هاي ديني و معرفي فردوسي به عنوان ستاينده كافران و گبران) ادعاي برابري با فردوسي و برتري بر او
فهرست
فردوسی از زبان خودش (شاهنامه)
شاهنامهٔ منثور چگونه فراهم آمد؟ (مقدمهٔ شاهنامهٔ ابومنصوری)
شاهنامه و معاصران فردوسی (فرخی، عنصری)
کین سیاوش (تاریخ بخارا)
فردوسی و محمود (تاریخ سیستان)
کهنترین افسانهها (مقدمهٔ اول شاهنامه)
نخستین مقلد و ستایشگر فردوسی (اسدی طوسی)
نظم فردوسی به کار آید… (ازرقی)
من عجب دارم ز فردوسی… (معزی)
اختیارات شاهنامه (مسعود سعد)
و…
فردوسی و شاهنامه
کتاب حاضر کوششی است برای اثبات این نظر که شاهنامه فردوسی نهتنها یک حماسه بزرگ یا بزرگترین حماسه ایرانی یا یک اثر بزرگ و شایان ستایش ادبی و حماسی و ملی بلکه بزرگترین حماسه ملی دو جهان محسوب میشود و میتوان یقین داشت زبان و ادب اساطیر ایران و هویت فرهنگی و ملی ایرانی بقا و استمرار خود را در یک هزاره پرآشوب تا حد زیادی مدیون فردوسی و شاهنامه است.
قضاوت دربارۀ ارزشهای اثری که در یک هزاره بزرگترین اثر ملّی ایرانیان و مورد علاقه و ستایش همگان بوده، برعکس آنچه در نظر اوّل تصوّر میشود، بسیار دشوار است؛ زیرا احتمالاً هرگونه قضاوت ستایشآمیزی در این قبیل موارد حمل بر مبالغه و تعصّب خواهد شد.شاهنامه که قرنها مورد عنایت و محفلآرای عوام و خواص بوده، امروز به کلّی از دایرۀ توجه و اشتغال فکری و ذوقی عموم بیرون رفته است و بنابراین هرگونه بحث جدّی دربارۀ این حماسۀ بزرگ ارزش و مفهومی فراتر از مرزهای پژوهش ادبی پیدا میکند و با یک «مسألۀ مهم فرهنگی و اجتماعی و ملی» ارتباط مییابد.
فردوسی منادی عزت و شرف ملت ایران و شاهنامه معتبرترین و موثقترین سند هویّت تاریخی و ملّی ایران است.اگر کسانی شاهنامه را مجموعۀ افسانهها و داستانهای پهلوانی یا مجموعۀ داستانها و سرگذشت پادشاهان بپندارند، قطعاً اشتباه میکنند. شاهنامه مجموعۀ منسجمی از اساطیر باستانی و روایات تاریخی سنتی و داستانهای پهلوانی است که سرگذشت اقوام ایرانی را در چهارچوب آرمان ملّی منعکس میسازد و شهریاران و پهلوانان شاهنامه (تا پایان داستان اسکندر) نمایندۀ ادوار و حوادث فراموش شده و نمودار ازلیِ شخصیتِ انسان ایرانی و ایستادگی و پیکار و غم و شادی و بهروزی و تیرهروزی و صلاح و فسادِ او به شمار میروند.
شاهنامه داستان رویارویی خصلتهای نیکان و بدان و پهلوانان و جبّاران و ایران و انیران و عناصر اهورایی و اهریمنی و جلوهگاه آرمانها و امیدها و ناامیدها و ناامیدیها و روزهای تاریک و روشن مردم ایران و از این لحاظ در عرصۀ پهناور فرهنگ و ادبیات ایران منحصر به فرد و به نظر بسیاری از دانایان و پژوهندگان در ادب و فرهنگ سایر اقوام و ملل جهان بینظیر است....
استاد منوچهر مرتضوی، ششم تیر ماه 1308 شمسی در محله ششگلان تبریز دیده به جهان گشود. وی پس از گرفتن دکترای زبان و ادبیات فارسی دست به تحقیق و مطالعه در ادبیات ایران زد. علاوه بر آن که کتاب ”مکتب حافظ“ او درزمره کتاب های جریان ساز عرصه حافظ شناسی کشور است وی به عنوان فردوسی شناس برجسته ای نیز شناخته می شود. استاد مرتضوی از آخرین بازمانده های شاگردان استاد فروزانفر، سعید نفیسی و ملک الشعرا بهار بود که با تربیت چهره های ادبی و دانشگاهی زیادی، نام خود را در عرصه ادبیات معاصر ایران زمین جاودانه کرد.
بیا تا جهان را به بد نسپریم
پیام اخلاقی حکیم ابوالقاسم فردوسی
شاعری که از نیکی، قهرمانی، شجاعت و راستی سخن میگفت و با سادهترین کلمات ماندگارترین اشعار را در قالب کتابی جاودان باقی گذاشت. فردوسی پیش از آن که یک شاعر باشد، حکیمی است که برای نویسندگان پس از خود چراغ راهی روشن میکند.
او پیشتاز مسیری است که " سلامت زبان فارسی " را شکل میدهد. فردوسی بر خلاف آن چه معروف است بر زدودن کلمات عربی تاکید ندارد بلکه اصرار او صرفا بر استفاده درست از واژگان در مکانهای مناسب است.او در شخصیت پردازی قهرمان هایش هم بر این نکته تاکید میکند که:" هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.
چنان که وقتی به زندگی تک تک این قهرمانها دقیق میشویم، هر جا که به وقت سخن گفته اند و به موقع اقدام کرده اند برنده بوده اند و هرجا که با غفلت و بازیگوشی یا بر اثر غرور یا جبر روزگار، حواس شان پرت شده و سخن به موقع نگفته اند از مسیر خود منحرف شده اند.
نمونه بارز این وقت شناسی، شخصیت هایی، چون " تهمینه " مادر سهراب و همسر رستم است که، چون رستم را یافت درنگ نکرد و زندگی مشترک خود را با او آغاز کرد و نمونه بارز غفلت و از دست رفتن فرصتها، خود رستم است که بارها سهراب را در نزدیک خود دید و نشناخت و آن تراژدی بزرگ را رقم زد.
فردوسی از این نظر شاعری دقیق است. شاعری با اصول و با اخلاق که نشان میدهد دقت نظر و ژرف اندیشی بخشی جدا ناپذیر از هویت فرهنگی و دیرین ایرانیان بوده است. دقت نظری که فردوسی بزرگ با وجود سلاطین وقت نشناس و بی انضباط آن عصر سعی میکند یک تنه حفظ کند و برخلاف تمام چشم پوشیها و ناملایمات بر رعایت آن اصرار دارد:
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
نمیرم از این پس که من زنده ام
که تخم سخن را پراکنده ام
اصرار فردوسی در حقیقت، حفظ فرهنگ دیرینی است که از میان داستانهای اصیل و کهن ایران زمین انتخاب شده است.
فردوسی به نوعی دلیل ادبیات ماست، چون او برگ زرینی از اعصار وقرون گذشته راثبت میکند که در هیچ کتابی نمیتوان یافت. او که متولد طوس بود و از خانواده دهقانها (یعنی بزرگ زاده)های آن عصر، در طول قرنها شهرتی فراگیر پیدا کرد، ولی با وجود این شهرت اطلاعات زیادی از زندگی او باقی نمانده است.
تنها همین قدر میدانیم که کتابش را بر اساس یک اثر منثور نوشته و تکمیل کرده است، سلطان محمود غزنوی بر این کتاب بی مهری کرد و صلهای که قصد داشت به او بدهد به فردوسی نرسید تا جایی که وقتی جنازه فردوسی را از دروازهای بیرون میبردند، صله سلطان از دروازه دیگری وارد شد و باز همین قدر میدانیم که پیکر این شاعر بزرگ سرانجام در باغی که متعلق به خودش بود به خاک سپرده شد.