- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 151769 - 84/3
- وزن: 0.40kg
سرچشمه های حکمت اشراق
نویسنده: صمد موحد
ناشر: فراروان
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 223
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1374 - دوره چاپ: 1
کمیاب - کیفیت : درحد نو _ نو
مروری بر کتاب
فلسفه اِشراق یا حکمت اشراق، فلسفه مبتنی بر کشف و شهود است که شهابالدین سهروردی آن را تأسیس نمود. سهروردی، خاستگاه فلسفه اشراق را حکیمان کُهن فارسی، یونانی، مصری، هندی و بابلی میدانست که بعد از ارسطو، به سبب دنیادوستی طرفداران فلسفه مشاء و بسنده کردن به مباحث استدلالی، مورد غفلت واقع شدند.
به باور سهروردی، حکیمان کهن، دارای قدرت جداسازی روح از بدن بودند و از این طریق، گوهر حکمت الهی را شهود مینمودند؛ اما چون مجازگویی میکردند، به شکلهای مختلف از این حکمت خبر دادهاند؛ به همین دلیل سهروردی، رسالت خویش را بازگشت به این حکمت کُهن و رمزگشایی و توضیح عقلانی آن میدانست.
در فلسفه اشراق، هستی به نور و ظلمت تقسیم میشود و موجودات دارای مراتب مختلف بوده و ترتیب آنها اینگونه است: نورالانوار(خدا)، انوار قاهرة طولیة(عقول طولی)، انوار قاهرة متکافئة(عقول عرضی/مُثُل افلاطونی)، عالَم اشباح مجردة(عالَم مثال منفصل)، انوار مدبرة(نفوس فلکی و انسانی) و برازخ غاسقة(جوهرهای ظلمانی/اجسام).«حکمت اشراقی» و «حکمت مشرقی» دو مفهومی است که در فلسفه و تفکر اسلامی، فراوان به کار میرود.
عنوان اثر پرآوازه شهابالدین سهروردی، حکمهالاشراق است و از سوی دیگر شیخالرئیس ابن سینا طرحی برای نگارش «حکمت مشرقیه» در سرداشت هر چند، همانطور که خواهیم گفت، امروزه چیز زیادی از نوشتههای ابن سینا در این خصوص در اختیار ما نیست، ولی همین نشان میدهد که چنین مفهومی در اندیشه وی حضور داشته است.
به علاوه صدرالمتألهین نیز در مقام بیان بسیاری از مطالبی که ثمره مجاهده قلبی و عقلی ناب اوست، آنها را در ذیل عنوان «حکمهالمشرقیه» مطرح میکند.یکی از پرسشهایی که در مباحث فیلسوفان ما دربارهی نفس مطرح است. این است که آیا نفس حادث است یا قدیم. یعنی پس از اثبات وجود نفس به عنوان ساحتی برای انسان که مستقل از بدن پیدایش او در عرصهی عالم ایجاد میشود و به نحوی به بدن او تعلق میگیرد و یا نه، نفس دارای وجودی ازلی است که پیش از پیدایش بدن در عالمی دیگر موجود است و با پیدایش بدن بدان تعلق میگیرد.
در عالم اسلام قول به قدم نفس را به افلاطون و پیروان او و قول به حدوث نفس را به ارسطو و پیروان او نسبت دادهاند. در میان فیلسوفان بزرگ اسلامی، کسانی چون ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا قائل به حدوث نفساند، ولی در مورد کیفیت حدوث نفس اختلاف نظر دارند. ابن سینا و سهروردی به حدوث نفس به همراه بدن (حدوث معالبدن) معتقدند، به این معنا که معتقدند نفس و بدن هر دو به صورت مستقل از هم حادث میشوند ولی حدوث آنها همزمان با هم است.
در مقابل، ملاصدرا به حدوث نفس به واسطه بدن (حدوث بالبدن) باور دارد. حال هر چند که هر دو نظریه ناظر به حدوث نفس است ولی نوع حدوث آن را متفاوت میدانند. بر طبق نظریهی حدوث معالبدن نفس امری روحانی و مجرد است و در حدوث نیز روحانی است، ولی بنابر نظریهی حدوث بالبدن، حدوث نفس جسمانی است. گویی نفس از دل ماده سر بر میآورد و سپس تجرد حاصل میکند و روحانی میشود.