- موجودی: موجود
- مدل: 197000 - 55/4
- وزن: 0.50kg
سرپناه
نویسنده: فرانسیس گرینسلید
مترجم: رضا جهان آبادی
ناشر: منتشران اندیشه
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 301
اندازه کتاب: وزیری - سال انتشار: 1395 - دوره چاپ: 1
مروری بر کتاب
پدر ، تک ستاره ی زندگی مگی است و دخترک نیز پدر را همچون چشم هایش عزیز می دارد. ناگهان تندبادی بهار زندگی مگی را دستخوش تغییر می کند.
در این داستان یخ زده مگی باید به کدام مامن پناه ببرد؟
کدامین سرپناه کودکی آشفته چون او را به ساحل آرامش می رساند؟
مگی می تواند از پس این تاریکی به روشنای جاده ی زیبای زندگی برگردد؟
نویسنده در اثرش، توجه خاصی به نقش خانواده، به ویژه مادر در تربیت فرزندان دارد و سعی کردهاست تأثیری که شیوه تربیت فرزندان بر آینده آنها دارد را در این اثر به خواننده نشاندهد. فرانسس گرینسلید فارغالتحصیل رشته نویسندگی خلاقانه از دانشگاه بریتیش کلمبیا است. او پس از نقل مکان به جنوب ایالت بریتیش کلمبیا، «سرپناه» را با الهام از مناظر آن منطقه نوشت.
سرپناه روایتی است از انتظارات ما از مادر، اولین سرپناه هر انسان، داستانی که نشان میدهد چقدر حیرتآور است وقتی بفهمیم ورای مادریاش برای ما، زنی بوده که در زندگیاش افراد دیگری هم وجود داشتهاند. این داستان نامزد دریافت جایزه رمان سال ۲۰۱۲ از اتحادیه کتابخانههای کانادا شد. گرینسلید پیش از این در سال ۲۰۰۳ توانسته بود جایزه کتاب سال را از ساسکاچوآن بوک آواردز برای کتاب «سفری سیاحتی به ایرلند» از آن خود کند.
جنی از من خواست تمام اینها را بنویسم. از من خواست همهی اینها را مثل دانههای تسبیح کنار هم بگذارم و با جزئیات کامل شرح دهم، مثل داستانی واقعی، مثل ذکری که بتواند مدام بخواند و به آن اعتماد کند. اما زمانی که دست به قلم بردم، هم برای جنی نوشتم، هم برای مادرم. اطرافیان آیرین صدایش میزدند. برای او هم نوشتم چون مدتها معنای «مادر» را فراموش کرد. حتی با گذشت اینهمه مدت، وقتی یادش میکنیم از گناهش نمیگذریم.
دنبالش نگشتیم. رفته بود، مثل گربهای که شبی از درِ پشتی خانه بیرون برود و برنگردد و ندانی که گیر گرگ افتاده یا عقاب، یا اصلاً شاید بیمار شده و توان بازگشت نداشته. زمان را گذراندیم و با شکیبایی به او اعتماد کردیم، چون همیشه بهترین مادر بود. نمیدانم اول کداممان شروع کرد اما همیشه به هم میگفتیم او بهترین مادر دنیاست. دستکم آن روزها اینطور بود.