- موجودی: درحال حاضر موجود نمی باشد
- مدل: 170347 - 67/2
- وزن: 0.30kg
سرود نوشندگان آفتاب
نویسنده: ناظم حکمت
مترجم: ایرج نوبخت
ناشر: مینا
زبان کتاب: فارسی
تعداد صفحه: 136
اندازه کتاب: رقعی - سال انتشار: 1381 - دوره چاپ: 2
مروری بر کتاب
یکی از ریشههای مردمی شعر «حکمت» ترانه هایی بود که « عاشیق »های ترک میخواندند،این عاشیق ها که بخشی از فرهنگ فولکلور ترکیه محسوب میشوند تأثیر بسزایی در شعر «حکمت» داشتند واین تأثیر در شعر او بر مردم عوام است که نشانههای خود را به منصّه ظهور میرساند.
ناظم حکمت در آناتولی خواست در جنگ استقلال شرکت کند ولی پذیرفته نشد واز نیروی دریایی به خاطر افکار کمونیستیاش اخراج شد. سرانجام به عنوان معلم به یکی از روستاهای آناتولی فرستاده شد. معلّمی در آنجا او را بیشتر به مردم فقیر نزدیک کرد چنانکه محبوبیتش در میان مردم زنگ خطری برای خوان ها و متنفذان محلی محسوب میشد و آنان تصمیم به قتل او گرفتند. عرصه به روی او کاملاً تنگ شد و سرانجام ناگزیر به فرار به روسیّه گردید.
آثار او که به بیش از ۳۰ زبان ترجمه و چاپ شد لیکن تا وقتی زنده بود نگذاشتند در وطن و به زبان خودش منتشر شود. آنتونیو گاموندا شاعر سرشناس اسپانیایی که فقر کودکی و سختی دوران را در تصویر شعر گنجانده، برنده جایزه ۱۲۰ هزار دلاری سروانتس در سال ۲۰۰۷، آثار ناظم حکمت را به اسپانیایی ترجمه کرده است.
ابر دلباخته، برادر زندگی زیباست، خون سخن نمیگوید، شمشیر داموکلس، طغیان زنان، رمان رمانتیکها، فریاد وطن، شهری که صدایش را از کف داده است، جمجمه، خانه آن مرحوم، خون خاموشی میگیرد، نام گم کرده، حماسه شیخ بدرالدین، چشم اندازهای انسانی کشور من، تبعید چه حرفه دشواری است، از یاد رفته، تصویرها، شیخ بدرالدین پسر قاضی، سیماونا، چشم اندازهای آدمی، شیرین و فرهاد صباحت، مهمنه بانو و آب سرچشمه کوه بیستون، یوسف و زلیخا، حیله،ایاایوانوویچ وجود داشته است، گاو،ایستگاه، تارتوف، چرا بنرچی خودکشی کرد، چهرهها تلگرافی که در شب رسید، نامهها به تارانتا بابو، شهر بی نام، پاریس گل من، آدم فراموش شده، فرهاد و شیرین و عوضی...
بر سر آب ایستاده ایم
چنار، من، گربه،
آفتاب و زندگی
آب خنک
چنار تناور من،
شاعر گربه در خواب
آفتاب گرم
چه خوش بختیم که زنده ایم،
و انعکاس روشنایی آب برماست.